خطبه منای امام‌حسین(ع) با ترجمه استاد رحیم‌پور ازغدی

خطبه منای امام‌حسین(ع) با ترجمه استاد رحیم‌پور ازغدی

بسم الله الرحمن الرحيم

*اي مردم، بزرگان عبرت بگيريد از موعظه‌اي که خداوند به دوستان خود در قرآن مي‌فرمايد اگر شما خود را اولياي خدا مي‌دانيد، و اگر دين داريد و مخاطب قرآن هستيد پس بي تفاوت نمانيد و احساس تکليف کنيد! آيا نديده‌ايد که خداوند چند بار در قرآن به روحانيون مسيحي و يهودي به شدت حمله فرموده و آنها را توبيخ کرده است که چرا مردان خدا در جامعه و حکومت بي عدالتي و فساد ديدند و سکوت کردند؟ چرا اعتراض و انتقاد نکردند؟ و فرياد نکشيند؟ و نيز فرمود:«نفرين بر کساني از بني اسرائيل که کافر شدند. آنها که امر به معروف و نهي از منکر نکردند، و چه بد عمل کردند.»

* خداوند علماي مسيحي، يهودي و روحانيون و آگاهان اديان قبل را نکوهش کرد زيرا ستم‌گراني جلوي چشم آنها فساد مي‌کردند و اينان مي‌ديدند و سکوت ميکردند و دم برنميآوردند. خداوند چنين کساني را کافر خوانده و توبيخ کرده که چرا در برابر بي‌عدالتي و تبعيض و فساد در حکومت و جامعه اسلامي ساکت هستيد و همه چيز را توجيه و ماست‌مالي ميکنيد و رد مي‌شويد؟ چرا سکوت کرده‌ايد؟ علت آن اين است که عده‌اي از شما مي‌خواهيد که سبيل‌تان را چرب کنند و  عده‌اي از شما هم مي‌ترسيد که سبيل‌تان را دود بدهند. عده‌اي طمع سفره داريد و سفره چرب مي‌خواهيد تا بخوريد و ميگوييد که چرا خودمان را به زحمت بيندازيم و با نهي از منکر و انتقاد و اعتراض ريسک کنيم؟ فعلا که بساط‌مان رو به راه است و عده‌اي از شما نيز مي‌ترسيد. اما مگر در قرآن نمي‌خوانيد که فرمود از مردم نترسيد از حاکمان و صاحبان قدرت و ثروت نيز نترسيد از من بترسيد! آيا شما اين آيه را نديده‌ايد؟ آيا سوره توبه را نخوانده‌ايد که ميگويد زنان و مردان مومن نسبت به يکديگر ولايت اجتماعي دارند و حق دارند در کار يکديگر دخالت بکنند. به اين اندازه که يکديگر را امر به معروف و نهي از منکر کنند. خداوند اين حق و اجازه را داده است که شما نسبت به يکديگر بي‌تفاوت نباشيد بلکه حساس باشيد. اگر همين يک اصل امر به معروف و نهي از منکر يعني نظارت دائمي و انتقاد و اعتراض و تشويق به خيرات و عدالت و مبارزه در برابر ظلم و بي‌عدالتي و تبعيض اجرا بشود بقيه فرائض، تکاليف الهي نيز اجرا مي شود و همين يک حکم را شما عمل بکنيد! نترسيد! دنبال دنيا نباشيد! سورچران نباشيد! اما هيهات که شما اهل همين يک تکليف هم نيستيد. ولي من هستم. امر به معروف و نهي از منکر دعوت به اسلام و دين است منتها دعوت زباني تنها نه صرفا اینکه اي مردم بياييد و مسلمان شويد! اسلام خوب است و به بعضي شبهاتتان پاسخ بدهيم و تمام. اما نهي از منکر با رد مظالم، جبران همه بي‌عدالتي‌هايي که مي‌شود و شده است. و نه صرفا گفتن اينکه عدالت خوب است و ظلم بد است. يعني در برابر ظلم و ستم‌هايي که شده، ايستادن و آنها را عقب زدن و جبران بي عدالتي‌ها، وظيفه عملي شماست. بايد درگير شويد و با ستمگران، چشم در چشم بايستيد و بگوييد: نه! بايد انتقاد و اعتراض کنيد و يقه‌شان را بگيريد. تقسيم عادلانه بيت المال و اموال عمومي و توزيع عادلانه ثروت حکم خداست. گرفتن ماليات از ثروتمندان و هزينه کردن آن به نفع فقرا ادامه همان تکليف است. شما گروهي که به آدم‌هاي خوب مشهور هستيد و عالمان دين خوانده مي‌شويد، به خاطر خداست که در نزد مردم هيبت داريد و هم بزرگان و هم ضعفا از شما حساب مي برند.

* به نام دين از شما حساب مي برند و و احترام ميگذارند و شما را بر خودشان ترجيح مي دهند. در حالي که هيچ فضيلتي بر آنها نداريد. و هيچ خدمتي به اين مردم نکرده‌ايد. و مردم مجاني براي شما احترام قائل‌اند. و شفاعت شما را مي پذيرند. شما به نام دين است که اعتبار و نفوذ کلمه داريد. در خيابان ها مثل شاهان نام مي بريد. و با هيبت و کبکبه رفتار مي کنيد. به راستي چگونه به اين احترام و اعتبار اجتماعي رسيده‌ايد. فقط به اين علت که مردم از شما توقع دارند که به حق خدا قيام کنيد. اما شما در اغلب موارد از انجام وظيفه و احقاق حق الهي کوتاهي کرده‌ايد و حق رهبران الهي را کوچک شمرده ايد.
* حق مستضعفان و طبقات محروم جامعه را تضييع کرده‌ايد. شما نسبت به حق ضعفا و محرومين کوتاه آمده‌ايد. اين حقوق را ناديده گرفته‌ايد و سکوت کرده‌ايد اما هر چيز که فکر مي‌کرديد حق خودتان است مطالبه کرديد. شما هرجا حق ضعفا و مستضعفين بود کوتاه آمديد و گفتيد ان شاءالله خدا در آخرت جبران ميکند اما هر جا منافع خودتان بود ان را به شدت مطالبه کرديد و محکم ايستاديد. شما نه مالي در راه خدا بذل کرديد و نه جانتان را در راه ارزش‌ها و عدالت به خطر انداختيد و نه حاضر شديد با قوم و خويش‌ها و دوستان‌تان به خاطر خدا و اجراي عدالت و اسلام درگير بشويد. با همه اين کوتاهي‌ها از خدا بهشت را هم مي‌خواهيد؟ پس از همه اين عافيت طلبي‌ها و دنيا پرستي‌ها منتظريد که در بهشت همسايه پيامبران او باشيد! در حالي که من ميترسم خداوند در همين روزها از شما انتقام بگيرد. خداوند از شما انتقام خواهد گرفت. مقام شما از کرامات خداست. دستاورد خودتان نيست. شما مردان الهي و مجاهدان و عدالت‌خواهان را اکرام و احترام نميکنيد و تکليف شناسان را قدر نميدهيد. حال آنکه به نام خدا در ميان مردم محترميد. ميبينيد که پيمانهاي خدا در اين جامعه نقض ميشود و آرام نشسته‌ايد و فرياد نمي‌زنيد اما همين که به يکي از ميثاق‌هاي پدرانتان بي‌حرمتي شود داد و بيداد به راه مي‌اندازيد. ميثاق خدا و پيامبر خدا زير پا گذاشته شده، شما آراميد، سکوت کرده و آن را توجيه ميکنيد. حال ميثاق پيامبر در اين جامعه تحقير شده است؛ لال‌ها، زمينگيران، کوران، فقرا وبيچاره‌ها در سرزمين‌هاي اسلامي بر روي زمين رها شده‌اند و بي‌پناه‌اند و کسي به اينها رحم نمي‌کند. شما به اين وظيفه ديني و الهي‌تان عمل نميکنيد و کسي مثل من هم که ميخواهد عمل کند، کمکش نميکنيد. ميثاق خدا اين است که بيچاره‌ها و زمينگيرها نبايد در شهرها گرسنه بمانند و کسي به دادشان نرسد. اين ميثاق خداست و شما خيانت کرده‌ايد. شما مدام به دنبال ماست‌مالي و مسامحه؛ يعني سازش با حاکميت هستيد تا خودتان امنيت داشته باشيد، ولي امنيت و حقوق مردم برايتان مهم نيست. فقط امنيت و منافع خودتان برايتان مهم است. همه اينها محرّمات الهي بود که مي‌بايست ترک ميکرديد و نکرديد.

* شما مي‌بايست اين ستمگران و فاسدان را نهي از منکر ميکرديد و نکرديد، و مصيبتتان از همه بالاتر است. چون عالم به دين و اصحاب پيامبر بوديد و چشم مردم به شما بود و شما را نماينده اسلام مي‌دانستند. مجراي حکومت و مديريت و رهبري جامعه بايد به دست علماي الهي باشد که امين بر حلال و حرام خداوند هستند، اما شما کاري کرديد که اين مقام را از آن‌ها گرفتند و موفق شدند حکومت را منحرف کنند، زيرا شما زير پرچم حق متحد نشديد و پراکنده و متفرق شديد و در سنت الهي اختلاف کرديد با اين که همه چيز روشن بود. اگر حاضر بوديد زير بار شکنجه و توهين، مخالفت کنيد و در راه خدا رنج ببريد، حکومت در دست صالحان بود، اما شما در برابر بي‌عدالتي و ستمگران، تمکين و امور الهي و حکومت را به اينان تسليم کرديد، حال آنکه آنان به شبهات عمل ميکنند و طبق شهوات خود حکومت ميکنند و دين را از حکومت تفکيک کردند. فرار شما از مرگ، اينان را بر جامعه مسلط کردند، شما به زندگي دنيايي چسبيده‌ايد و حاضر نيستيد از آن جدا شويد. اما بدانيد که هر کس در راه خدا کشته نشود، عاقبت ميميرد. آيا گمان ميکنيد اگر شهيد نشويد تا ابد زنده مي‌مانيد؟ اما اگر شهيد نشويد، مدتي بعد با ذلت مي‌ميريد. شما از دنيا دست بر نمي‌داريد، اما دنيا از شما دست برمي‌دارد. پس اي علماي الهي، تا دير نشده جانتان را در خطر بياندازيد و از حيثيت‌تان در راه دين و ارزش‌ها مايه بگذاريد و فداکاري کنيد. شما اين ضعفا و مستضعفين و فقرا و محرومين را دست بسته تحويل دستگاه ظالم داده‌ايد. گروه‌هايي از مردم بردهي اينان شده‌اند و مثل بردهه‌اي مقهور و شکست خورده، زير دست و پاي آنان له ميشوند. عده‌اي نان شبشان را نميتوانند تهيه کنند. در هر شهري عده‌اي را گماشته‌اند که افکار عمومي را بسازند و به مردم دروغ بگويند. مردم نمي‌توانند دستي را که به سمت‌شان مي‌آيد تا به آنها زور بگويد، عقب بزنند و از خود دفاع کنند. شما همه اين صحنه‌ها را مي‌ديديد و کاري نمي‌کرديد. اينان عده‌اي ستمگر و صاحبان قدرت‌اند که عليه ضعفا و محرومين بسيار خشن عمل ميکنند و به روش غير اسلامي حکومت ميکنند و متاسفانه بي چون و چرا هم اطاعت ميشوند. در حالي که نه خدا را ميشناسند و نه آخرت را قبول دارند. تعجب ميکنم از شما که اين زمين زير پاي ظالمان صاف و پهن است، عده‌اي باج بگير حکم ميرانند، و کارگزاران حکومت هم بويي از عاطفه و انسانيت و مهرباني نبرده اند و شما هم باز ساکتيد.

*خدايا تو ميداني که قيام ما لهله زدن براي سلطنت، تنافس در قدرت و گدايي دنيا و شهرت نيست، بلکه تنها براي برپاکردن نشانه‌هاي دين تو قيام کرديم. اين علامت‌هاي راهنمايي و تابلوهاي راه را انداخته‌اند و من ميخواهم دوباره اين تابلوها را برپاکنم. قيام براي اين است که مردم گيج و گمراه شده‌اند و بايد آگاه شوند و بايد خونمان را به صورت اين خواب زده‌ها بپاشيم تا بيدار شوند.

متن عربی خطبه:

اعتبروا ايهاالناس بما وعظ الله به اوليا من سو ثنائه علي الاخبار اذ يقول : « لو لا ينهيهم الربانيون و الاخبار عن قولهم الاثم و اکلهم السحت» و قال : « لعن الذين کفروا من بني اسرائيل علي لسان داوود وعيسي ابن مريم ذلک بما عصوا وکانوا يعتدون، کانوا لا يتناهون عن منکر فعلوه لبئس ما کانوا يفعلون »

و انا عاب الله ذلك عليهم لانهم كانوا يرون من الظلمه الذين بين اظهرهم المنكر و الفساد فلا ينهونهم عن ذلك رغبه فيما كانوا ينالون منهم و رهبه مما يحذرون والله يقولك « فلا تخشو الناس واخشون » و قال : « المومنون والمومنات بعضهم اوليا بعض يامرون بالمعروف و ينهون عن المنكر » فبدالله بالامر بالمعروف و النهي عن المنكر فريضه منه لعلمه بانها اذا اديت و اقيمت استقامت الفرائض كلها هينها و صعبها و ذلك ان الامر بالمعروف و النهي عن المنكر دعاه الي الاسلام مع رد المظالم و مخالفه الظالم و قسمه الفيي و الغنائم و اخذ الصدقات من مواضعها و وضعها في حقها

ثم انتم ايتها العصابه عصابه بالعلم مشهوره و بالخير مذكوره و بالنصيحه معروفه و بالله في انفس الناس مهابه . يها بكم الشريف و يكرمكم الضعيف و يوثركم من لا فضل لكم عليه و لايد لكم عنده , تشفعون في الحوائج اذا امتنعت من طلابها و تمشون في الطريق بهيبه الملوك و كرامه الاكابر. اليس كل ذلك انما نلتموه بما يرجي عندكم من القيام بحق الله و ان كنتم عن اكثر حقه تقصرون فاستخففتم بحق الائمه

فاما حق الضعفا فضيعتم و اما حقكم بزعمكم فطلبتم . فلا ما لا بذلتموه و لا نفسا خاطرتم بهاللذي خلقها و لا عشيره عاديتموها في ذات الله انتم تتمنون علي الله جنته و مجاوره رسله و امانا من عذابه . لقد خشيت عليكم ايهاالمتمنون علي الله ان تحل بكم نقمه من نقماته لانكم بلغتم من كرامه الله منزله فضلتم بها و من يعرف بالله لا تكرمون و انتم بالله في عباده تكرمون و قد ترون عهودالله منقوضه فلا تفزعون و انتم لبعض ذمم آبائكم تفزعون و ذمه رسول الله صلي الله عليه و اله محفوره و العمي والبكم والزمني في المدائن مهمله لا ترحمون و لا في منزلتكم و لا من عمل فيها تعينون و بالادهان و المصانعه عندالظلمه تامنون , كل ذلك مما امركم الله به من النهي و التناهي و انتم عنه غافلون . و انتم اعظم الناس مصيبه لما غلبتم عليه من منازل العلما لو كنتم تشعرون .

ذلك بان مجاري الامور والاحكام علي ايدي العلمات بالله الامنا علي حلاله و حرامه فانتم المسلوبون تلك المنزله و ما سلبتم ذلك الا بتفرقكم عن الحق واختلافكم في السنه بعد البينه الواضحه . و لو صبرتم علي الاذي و تحملتم الموونه في ذات الله كانت امورالله عليكم ترد و عنكم تصدر و اليكم ترجع و لكنكم مكنتم الظلمه من منزلتكم واستسلمتم امورالله في ايديهم يعملون بالشبهات و يسيرون في الشهوات . سلطهم علي ذلك فراركم من الموت و اعجابكم بالحياه التي هي مفارقتكم , فاسلمتم الضعفا في ايديهم فمن بين مستعبد مقهور و بين مستضعف علي معيشته مغلوب , يتقلبون في الملك بارائهم و يستشعرون الخزي باهوائهم اقتدا بالاشرار و جراه علي الجبار , في كل بلد منهم علي منبره خطيب يصقع , فالارض لهم شاغره و ايديهم فيها مبسوطه و الناس لهم حول لا يدفعون يدلامس , فمن بين جبار عنيد و ذي سطوه علي الضعفه شديد , مطاع لا يعرف المبدي المعيد فياعجيا و مالي اعجب و الارض من غاش غشوم و متصدق ظلوم و عامل  [لا]  علي المومنين بهم غير رحيم . فالله الحاكم فيما فيه تنازعنا والقاضي بحكمه فيما شجر بيننا.

اللهم انك تعلم انه لم يكن ما كان منا تنافسا في سلطان و لا التماسا من فضول الحطام و لكن لنري المعالم من دينك و نظهر الاصلاح في بلادك ويامن المظلومون من عبادك و يعمل بفرائضك و سننك و احكامك . فان لم تنصرونا و تنصفونا قوي الظلمه عليكم و عملوا في اطفا نور نبيكم . و حسبناالله و عليه توكلنا و اليه انبنا و اليه المصير.

منبع : جنبش عدالتخواه دانشجویی