کنارنگ پارسی-بازگو کردن اریو برزن یورش اسکندر را
پژولیدم از آریو کای دلیر
بیاور سخن زانچه داری به ویر
بگو انچه امد به گفت تو باز
بگفتا که بگذشنه زان روزگار
سه پانسد دو سد کم نما از هزار
رسید اگهی از سکندر چنین
که لشکر کشیدست به ایران زمین
عنان بر کشیده زی پا ختران
بشوید سر از اب شهر بدگمان
بپر دخته ز ادم همیدون گیاه
همه شهر و ده شد بدست شان تباه