ساوه شهری از تبار سلمان| شعر برای ساوه| شعر در مورد ساوه
ساوه شهری از تبار سلمان
شعر برای ساوه
شعر در مورد ساوه
ساوه شهری از تبار سلمان ،
مردمانش مسلمان و با ایمان،
شهرباستانی دراصالت خالص ایرا نی،
تجربه ها دارد ز جنگ.
زخم خورده از تیمور لنگ،
کتابخانه اش درآتش کین سوخته.
قنواتش زجوراسگندرزیرخاک خفته
دریاچه زیبا چون گُهر داشته.
باظهوراسلام.چشم ازجهان بسته.
نمای از وجودش در قم انداخته،
به تاریخ ثبت است سه اوه،
با یل آباد و آوه میشود ساوه.
انار دارد همچو یاقوت ،
صیفی جاتش مرغوب.
افتخار دارد به صنعت کاوه.
چمران جنگیده در پاوه،
افتخار آورده بر ساوه،
به نقشه محدوداست به قمُ تهران.
ز باختر همدان و زنجان،
کشتزارش شاملِ یونجه و نان،
گردو بادامش به وفور.
شیره. انگور دارد همه. جور.
آب و هوایش گرم و خشک،
نوبرانش دارد،هوای خوب خشک،
درکنارش مزلقان بامردمان مهربان.
درجوارش خرقان سفره دارن همگا ن،
نم