شعر در مورد دنیا|شعر در مورد روزگار|شاعر سید مصطفی بشیری
شعر در مورد دنیا
شعر در مورد روزگار
شاعر سید مصطفی بشیری
محبت دنیا بد است والا خود دنیا که بد نیست اگر بد بود خداوند خلق نمی کرد
گاهی بیا به اهل محبت سری بزن سنگی بزن به پنجره ها یا دری بزن
بر بام اهل دل بنشین دانه ای بچین اوجی بگیر و تا ابدیت پری بزن
تا پی بری چه می گذرد در درون من مژگان بکار و بر دل من نشتری بزن
دنیا مجال زندگی خوش نمی دهد خود را مزن به دار بیا ساغری بزن
ای دل اگر که گام زدی جز به کوی دوست بر پای بی ادب دو سه چوب تری بزن
تا کی به عمرو و زید دهی درس ضرب و جرح واعظ بیا و حرف از ان بهتری بزن
رنجیده خاطری چو بشیری ندیده ام ای بخت خفته نقش غم دیگری بزن





