شهر ساوه از قرن دهم هجری تا پهلوی اول |تحقیق در مورد ساوه|مقاله در مورد ساوه

شهر ساوه از قرن دهم هجری تا پهلوی اول |تحقیق در مورد ساوه|مقاله در مورد ساوه

شهر ساوه از قرن دهم هجری تا پهلوی اول

تحقیق در مورد ساوه

مقاله در مورد ساوه

 

سعی کردیم در اینجا یک مقاله کوتاه بنویسیم در مورد تاریخ ساوه از قرن دهم هجری تا پهلوی اول برای مخاطبین ساوه خبر

 

 

با ظهور صفویان و استقرار حکومت مرکزی که به توسعه شهرهای تبریز ،قزوین و اصفهان انجامید ،بار دیگر بلوکات ساوه به عنوان مکانی مناسب برای استقرار ایلات تحت امر صفویان (قزلباش ها و شاهسون ها و ایل بیات)مورد توجه قرار گرفت.این ایلات که در حقیقت قوای نظامی حاکمیت بودند در نواحی مجاور پایتخت سکنی می گزیدند تا هم از مواهب طبیعی بهره مند گردند و هم در مواقع ضرورت در اختیار پادشاه باشند .بدین ترتیب ایل بیات در دشت های ساوه و زرند مستقر و ایل قزلباش نیز متعاقب شکست سلطان مراد عثمانی در سال ۹۰۸ ه.ق بر همدان مسلط گشتند .البته تعدادی از منابع دلیل استقرار بعضی از ایل ها در مناطقی نظیر ساوه را حفاظت از دارالحکومه ،نواحی سرحدی و یا پیشگیری از به قدرت رسیدن ان ایل ها می دانند .

شاهان صفوی نیز همانند شاهان سلسله های قبل از ساوه به عنوان شکارگاه شاهی نیز استفاده می کردند .به نظر می رسد که شهر ساوه در دوره صفوی نه تنها از نظر ارتباطی مهم بوده بلکه احتمالا همچنان منزلگاه سپاهیان نیز بوده است.انچنانکه چون شاه اسماعیل در ابتدای سال ۹۱۹ ه.ق به منظور پیشگیری از تعرض ازبکان از اصفهان متوجه ان شد و در ساوه حکم کرد که سپاهیان آذوقه سه ماه بردارند و کوچ بر کوچ به ییلاق فیروزکوه رفت …

تعمیر مسجد جامع ساوه و احداث مسجد جدید در ان به امر و حمایت شاه اسماعیل صفوی در نیمه اول قرن ۱۰ ه.ق را می توان از نشانه های توجه شاهان صفوی به این شهر قبل به حساب اورد .با این حال خرابی های ناشی از هجوم و حمله تیموریان ،جنگ ها و کشمکش های زمان آق قویونلو به اندازه ای نبود که به زودی قابل مرمت باشد.از میان معدود اثار موجودی که در دوره شاه اسماعیل در ساوه احداث گردیده اند ،ایوان جنوبی مسجد جامع ساوه است.به علاوه مسجد میدان ساوه نیز در این زمان بازسازی شده است .

امتیاز ارتباطی شهر ساوه سبب می گشت تا این شهر در راهبرد ملی صفویان و همچنین توسعه شبکه های ارتباطی و فضاهای شهری که با ساخت راه ها و کاروانسراها و پل های فراوان توام بود را نصیب خود سازد .بدین سبب به روزگار شاه عباس اول ساوه رو به ابادانی مجدد گذاشت و کاروانسراها ،راه ها ،رباط های میان راهی ،مساجد ،بازار سرپوشیده و بناهای متعددی در ان احداث گردید .به ویژه با انتقال پایتخت از قزوین به اصفهان ،ساوه به دلیل قرار گیری بین این دو شهر پایگاه مهمی برای ستوران و استراحتگاهی برای کاروانیان بوده است .بدیهی است که این رونق تجاری ،ساخت و توسعه بازار ساوه را نیز ضروری می نمود .احداث بازار سرپوشیده ساوه در این دوره حاکی از ان است که حکومت صفوی قصد دادن نقش بازرگانی و مبادلاتی به ساوه و تکمیل شیکه وسیع تجارت میان اصفهان ،قزوین،همدان،زنجان و …. را داشته است.

متون تاریخی همچنین اطلاعاتی از ترکیب مذهبی ساکنان شهر ساوه و شرایط اجتماعی ساکنان ان در اختیار قرار داده و این واقعیت را منعکس ساخته اند که با رسمیت تشیع در ایران عصر صفوی ،شافعی مذهبان ساوه ای نیز تحت الشعاع اهل تشیع قرار گرفتند و به مرور ایام مذهب شیعه را پذیرا گشته اند .به همین جهت مقابر امامزادگان و روحانیون در ساوه بازسازی شده اند .

منابع مکتوب همچنین مطالبی در رابطه با وضعیت اصناف و به ویژه صنعتگران ساوه ای در عصر صفویه در اختیار ما قرار می دهند .انگونه که سیوری اورده است ساوه نیز نظیر کاشان ،اصفهان و یزد یکی از مراکز بافت منسوجات و قالی در عصر صفویه بوده و در کارگاه های ان انواع پارچه ها و فرش ها بافته می شد که پارچه های ان به نرمی و دقت در بافت و تناسب رنگ ها و زیبایی معروف بوده است .

شهر ساوه می رفت تا در سایه ثبات سیاسی و امنیت اقتصادی کشور توسعه یابد به سال ۱۰۵۱ ه.ق در حادثه سرازیر شدن سیل از رودخانه و فرقان به داخل مسجد جامع چنان اسیب دید که بعضی از منابع ان را شهری ویران شده نامیدند .انچنان که در منابع تاریخی امده است شدت این سیل انچنان بود که تنها چند بنای تاریخی از جمله مسجد جامع ان باقی ماند و مناره ان هم متمایل گردید .شاعری درباره هجوم سیل به شهر ساوه قصیده ای سروده است که مصراع اخر ان حاکی از بقایای این مسجد می باشد بدین سان که :مسجد ساوه همچنان سرپاست .پس از این ویرانی ،اهالی ساوه به اراضی مرتفع شمالی منتقل گشته در انجا به خانه سازی پرداختند که با مسجد فاصله داشت و پس از چند قرن اخیرا شهر ساوه چندان گسترش و توسعه یافت که از نو به مسجد پیوست گردیده است.

رویدادهای اواخر صفویه ،ضعف حکومت مرکزی ،تاخت و تاز قبایل و ایلات و تضاد انان با جامه شهرنشین و ده نشین ،رویدادهای ناشی از جنگ های ایران و عثمانی و فتنه افغان ،اسیب های جدی و فراوانی به رشد و توسعه شهر وارد ساخت .به ویژه در زمان حکومت شاه سلطان حسین صفوی که وضعیت اسفباری بر شهر و ساکنین ان حاکم گشت.

روشن است که در این شرایط صنعتگران ساوجی نیز میدان رقابت را واگذار کرده باشند و به عنوان مثال،صنعت سفالگری ساوه در پایان این دوران رو به انحطاط نهاده بود و این روند نزولی چنان با سرعت طی گردید که تا پایان دوره قاجاریه سفال ساوه ای همانند سایر صنایع کشور به تعطیل گرائید.سلطه چهار سال و نیم افغان ها بر ایران که با خرابی های جنگ،شورش،قحطی و طاعون همراه بود ،چنان وضع کشور را در هم ریخته بود که خانه ها ویران و اسباب زندگی مردم نابود شدند .بر اثر ناامنی راه ها و پیدایش عده ای قطاع الطریق ،بازرگانی خارجی به کلی متوقف گردید.

اگر چه دوره صفویه ،ساوه را با مشکلات عدم امنیت و هرج و مرج مواجه کرد اما در دوران زندیه در احیای مجدد بازرگانی شهر تلاش شد .در این دوره ساوه هم چنان از لحاظ ارتباطی نقش خود را حفظ نموده بود.در گزارش های تاریخی مکررا از اقامت حکمرانان در شهر ساوه مطالبی درج گردیده است .قرار گرفتن ساوه بر مسیر ارتباطی سبب می گشت تا در جریان لشکر کشی ها نیز در امان نماند و متحمل عواقب ناگواری گردد .همچنین است طغیان های ناشی از بی نظمی کشور چنانکه ذوالفقارخان ایرلوی افشار بعد از ارتحال شاه زند سرکشی کرد و ساوه را به حیطه تصرف در اورد.

در فاصله پایان دوران صفویه تا قاجاریه ،شهر در تسلط حکام وابسته به گروه های ایلی پر نفوذ ناحیه مانند خلج ها قرار گرفت و با پایتخت شدن تهران از اهمیت ساوه کاسته شد و از میانه دوره قاجاریه مهاجرت شهروندان ساوه ای به تهران اغاز گردید .در تقسیمات سیاسی ایران اوایل قاجار ،کشور به نه ایالت بزرگ آذربایجان ،عراق،فارس،خوزستان،لرستان،کرمان،مازندران،خراسان،هرات،سیستان و بلوچستان و ایالت عراق عجم تقسیم و ساوه در ایالت عراق عجم ای داده شده بود.

اگر چه چیدمان اداری ایران در عصر قاجار زمینه را برای سوء استفاده طبقات میانی فراهم می ساخت ،لیکن دخالت شاهزادگان و درباریان قاجار در سرنوشت حکومت شهر ساوه و بلوکات ان و زیاده خواهی انان از عواید و درامد های شهر و روستاها ویرانی روستاهای اطراف ساوه را در پی داشت .به علاوه رویارویی عشایر با روستاییان به تحریک مالکینی وابسته به ایلات ناحیه مانند اینانلوها ،شاهسون های بغدادی ،بیات ها و….منجر به تشدید ویرانی دهات و بی صاحب ماندن شهر شده بود.در این دوره همراه با ویرانی اقتصادی کشور و تمرکز توجهات حکام به تهران شهر ساوه نیز از رونق افتاد و در رده شهرهای درجه دوم قرار گرفت.

شهر ساوه نه تنها از هجوم و لشکر کشی ها و تغییرات پی در پی ساختار سیاسی کشور رنج می برد بلکه حوادث و بلایای طبیعی نیز مزید بر ویرانی ها و خرابی های ان بود .ساوه در این دوره همچنان اهمیت و نقش ارتباطی خود را به عنوان شهری در مسیر دارالخلافه تهران حفظ نمود و یکی از منزلگاه های امن امرای کشور و میهمانان خارجی در رفت و امد به تهران به حساب می امد .همچنین کشف معدن فیروزه در ساوه نیز تا حدی بر شهرتش در عصر قاجار می افزود.