دوران قاجار|احمد شاه قاجار|پادشاهان و روابط با روسیه
دوران قاجار
احمد شاه قاجار
پادشاهان و روابط با روسیه
احمد شاه هفتمین و اخرین پادشاه سلسله قاجار ۱۷ سال سلطنت نمود.او دومین پسر محمد علی شاه در سال ۱۲۷۵ شمسی از ملکه جهان در تبریز به دنیا امد.همانند پدر معلمان و مربیان روسی داشت و دسمیرانوف معلم روسی او افسر ارتش روسیه بود. در سن ۱۰ سالگی به عنوان ولیعهد تعیین شد .(مجلس عالی) متشکل از رجال و بزرگان مملکت که خود را نماینده مردم می دانستند محمدعلی شاه را از سلطنت خلع و احمد شاه را که ۱۳ سال داشت به سلطنت برگزیدند .او که در سفارت روس در زرگنده همراه پدر و مادر به دولت روس پناهنده شده بود ،پس از انتخاب به عنوان شاه ،سوار کالسکه شده همراه هیئت منتخب و معلم روسی خود سروران دسمیرانوف از باغ سفارت روس در زرگنده خارج و در حالی که عده ای سوار روس و قزاق ایرانی او را همراهی می کردند به قصر ییلاقی شاهان قاجار در سلطنت اباد رفت .و پس از چند روز اقامت ،عصر روز سوم مرداد ماه به کاخ گلستان نقل مکان کرد .
مجلس عالی ،اعضای دولت را تعیین و دادگاه انقلاب تشکیل گردید .پیرم خان ارمنی به ریاست نظمیه تعیین و مامور شد شیخ فضل اله نوری را دستگیر نماید که روز هشتم مردادماه دستگیر و در دادگاه انقلاب به دادستانی شیخ ابراهیم زنجانی محاکمه و به اعدام محکوم شد.
شیخ فضل اله را روز نهم مرداد ماه ۱۲۸۸ به دار اویختند که پسرش شیخ مهدی در صحنه اعدام پدر حضور داشت و ابراز شادمانی می کرد.
شورش هائی در بعضی مناطق ایجاد شد. شهر تبریز در اختیار نیروهای ستارخان و باقرخان بود .نیروهای روس وارد اذربایجان شده و تا زنجان پیش امده بودند .در اطراف سراب نیروهای رحیم خان چلبیانلو قدرت را به دست گرفته بودند که با اعزام نیرو از تهران سرکوب شدند .مداخلات علنی روس ها در اذربایجان اصرار روس ها به حفظ معلم روسی سروان اسمیرانوف ،پزشک دربار روس دکتر لیندلی و دکتر سادوسکی ،تهدید سابلین کاردار سفارت روسیه در تهران که تهدید به اوردن نیروها تا تهران می کرد از مشکلات دربار بود که ان را به مصلحت دربار نمی دیدند .
به طور مرتب در مجلس ،دولت تحت فشار بود که چرا قشون روسیه خاک ایران را تخلیه نمی کند .مبارزات نیروهای ستارخان و باقرخان با کمک تسلیحاتی دولت بر علیه روس ها ادامه داشت .روس ها با اعزام نیروهایی از تفلیس تهدید می کردند اگر ستارخان و باقرخان دست از مبارزه بر ندارد این نیروها از مرز خواهند گذشت .با مداخلات مخبرالسلطنه ،ستارخان و باقرخان روز ششم مارس (۲۸ اسفند ۱۲۸۸) تبریز را ترک و به تهران مهاجرت کردند .
مورگان شوستر در راس یک هیئت ۱۶ نفره در ۱۷ اردیبهشت ۱۲۹۰ وارد تهران شد و مجلس شورای ملی روز ۲۳ خرداد ۱۲۹۰ لایحه ای به تصویب رسانید که مورگان به موجب ان خزانه دار کل ایران شد و یک نیروی مسلح به نام ژاندارمری خزانه برای وصول مالیات های معوقه تاسیس کرد که ریاست ان را به ماژور استوک جمعی نظامی سفارت انگلیس سپردند روس ها با این اقدام شدیدا مخالفت نمودند .
به زبان دیگر موضوع از این قرار بود :
برای اخراج شوستر از ایران ،تزار روسیه مصمم بود و به شخصی به نام پوخی تانوف که قبلا کنسول روسیه در تبریز بود و در این زمان سمت سرکنسولی روسیه در تهران را به عهده داشت ،ماموریت داد و بر اثر شرایطی که در ایران بوجود امده بود که قسمتی از ان فعالیتهای شوشتر بود و برخی نیز فعالیت ازادیخواهان که بر ضد منافع روسیه بود در سن پترزبورگ به محمد علی مخلوغ چراغ سبز نشان دادند و او به یاری دو نفر از برادران و جمعی داوطلب برای به دست گرفتن قدرت درصدد بازگشت به ایران بر امد و سلاح هایی در اختیار او قرار دادند که بر روی جعبه های ان ها بر چسب (اب معدنی) زده بودند .محمد علی شاه از اِدسا حرکت از طریق اوکراین و با کشتی به ایران امده بود .
مجلس تصمیم گرفته بود اموال برادران شاه که همراه او شورش کرده بودند مصادره شود .چون شوشتر به عنوان خزانه دار کل عهده دار اجرای این تصمیم بود عده ای مامور غیر نظامی را همراه یک گروهان ژاندارم به باغ شعاع السلطنه فرستاد .اما مامورین با عده ای قزاق و مقامات کنسولی روس روبرو شدند که مانع ورود انان شدند شوستر یکی از معاونان خود را به سفارت روس فرستاد که پوخی تانوف چنین پاسخ داد که :مادر شاهزاده شعاع السلطنه نامه ای به تزار و تزارین نوشته و تحت الحمایگی خود را درخواست نموده و در نتیجه این حمایت سخاوتمندانه به او اعطاء شده است .اما شوستر به مامورین دستور داد رفتند و ان ملک را تصرف کردند و پوخی تانوف نیز هیچ عکس العملی نشان نداد.
در سن پترزبورگ اعلامیه ای انتشار یافت که حادثه تهران به منزله حمله به دولت روسیه و توهین به تزار و تزارین بوده و دولت تهران موظف به عذر خواهی رسمی خواهد بود .در تهران حسن وثوق ملقب به وثوق الدوله وزیرخارجه وقت ،روز ۲۴ نوامبر ۱۹۱۱ به سفارت روس رفت و ضمن فشردن دست وزیر مختار روسیه (پوخی تانوف) بیان داشت ( نویسنده در سفارت روسیه دست سفیر الکساندر سادانیکوف را گرفته و به او گفت: من نوه سلطان محمد خان صدیق هستم که در جنگ لاله کان نیروی روسیه را شکست داده و وادار به عقب نشینی کرد و عده ای از سربازان و از جمله یک ژنرال روسی در این جنگ کشته شدند که در ارامگاه لاله کان دفن هستند اما من دیگر برای جنگیدن نیامده ام و…) وثوق چنین گفت :عالیجناب دولتم مرا مامور کرده است که مراتب عذر خواهی خود را به مناسبت توهینی که به مقامات کنسولی شما کرده اند ابراز دارم .پوخی تافوف نماینده تزار در حالی که دست وزیر ایرانی را در دست داشت چنین گفت:
مراتب عذرخواهی شما به عنوان پاسخ به اولین اتمام حجت ما پذیرفته می شود اما باید به اطلاع شما برسانم که اتمام حجت دیگری در سن پترزبورگ در دست تهیه است و به محض ان که به دست من برسد شما را از محتوای ان مطلع خواهم کرد .
۵ روز بعد،روز ۲۹ نوامبر وزیر مختار روس پاکلیوسکی در ساعت ۱۲ ظهر به وزارت خارجه رفت و متن اتمام حجت را تسلیم نمود:
نکته اول: اخراج مورگان شوستر و همکاران امریکائیش از ایران.
نکته دوم: عدم استخدام هیچ کارشناس خارجی دیگر در اینده مگر با جلب موافقت قبلی سفارت روس و سفارت انگلیس.
تصمیم دولت ایران در مجلس به این شرح اعلام شد(عدم مقاومت در برابر اتمام حجت و پذیرفتن ان و اخراج امریکائی ها چرا که بازگشت به قیمومیت انان بهتر از لگدمال شدن ملک و ملت در زیر چکمه های انان است).در جلسه مجلس ۷۶ وکیل و جمعی از اعضای انجمن آدمیت به علاوه پوخی تانوف نشسته بودند .در این موقع سید حسن مدرس از جای بر خواست و چنین گفت: شاید مشیت الهی این باشد که ازادی ما و حاکمیت ما به زور از دستمان گرفته شود با این همه به اراده خودمان دست از ان نمی کشیم.
لحظاتی به بحث و جدال گذشت .۴ نفر از وکلا خارج شدند .۷۲ نفر به اولتیماتوم نه گفتند و پوخی تانوف از مجلس رفت.
وثوق الدوله بار دیگر به قدرت بازگشت و به کمک عده ای قزاق روس و قبایل بختیاری و نیروهای ارتش و ژاندارمری ،پایتخت را به تصرف دراورد و انحلال پارلمان را اعلام نمود .به دنبال ان مفاد اتمام حجت روس را قبول کرده و به شوستر نیز اعلام شد ماموریت او به عنوان خزانه دار کل به اتمام رسیده است.ماموریت شوستر فقط ۸ ماه طول کشید و او که امده بود ایران را اباد کند بهانه ای به دست روسه ها داد که نیروهای روسیه به سوی ایران سرازیر شوند .
شوستر روز ۱۱ ژانویه ۱۹۱۲ با یک اتومبیل به رانندگی اقای وارله فرانسوی به سوی بندر انزلی حرکت کرد.
بعد از مدتی روز ۲۲ ژوئیه ۱۹۱۱ محمد علی شاه به کمک روس ها وارد استراباد شد .همانطور که قبلا هم نوشته شد او و برادرهایش برای فتح پایتخت اقداماتی کردند اما به نتیجه نرسید و از ایران فرار کردند .محمدعلی شاه قبل از فرار بطور کتبی تعهدنامه ای نوشته و به ایوانف داده بود که در صورت بازیافتن تاج و تخت خود بدون چون و چرا اوامر تزار روسیه را اطاعت خواهد کرد و اظهار داشته بود صلاح ایران در این است که تحت الحمایه روسیه شود و حاضر است در این مورد تعهد کتبی بسپارد.
بعد از فرار محمد علی شاه با تصویب مجلس اموال شعاع السلطنه مصادره شد اما سرکنسول روس با ان مخالفت کرد و مامورینی را برای حفاظت منزل شعاع السلطنه اعزام می دارد که با سربازان دولتی درگیر می شوند .دولت ایران تقاضای احضار پوخی تانوف و دستیار او پتروف را از ایران می کند .این تقاضا رد می شود و خواسته می شود که دولت ایران باید فورا ژاندارم های خود را از اطراف خانه شعاع السلطنه بردارد و ان خانه را به بریگاد قزاق به فرماندهی افسر روس تحویل دهد .در ضمن دولت ایران باید رسما پوزش بخواهد .دولت روس برای عملی ساختن تهدیدات خود،دستور احضار ۴۰۰۰ سرباز را به ایران صادر کرد .مقصد این سربازان قزوین بود و می بایستی پس از توقف کوتاهی در قزوین به طرف تهران حرکت کنند .روز ۲۹ نوامبر ۱۹۱۱(۸ اذر ۱۲۸۰) دولت روس یک اولتیماتوم ۴۸ ساعته به دولت ایران داد که متضمن سه شرط بود:
۱)اخراج فوری مورگان شوستر و دستیار او کلوفر.
۲)خودداری از استخدام افراد بیگانه در ایران بدون موافقت دولتین روس و انگلیس .
۳)پرداخت غرامت به روسیه بابت هزینه لشکرکشی که به ان کشور تحمیل شده است .
کابینه ایران،روز نهم اذر ۱۲۹۰ جلسه ای تشکیل داد و به اتفاق اراء اولتیماتوم روسیه را رد کرد .مردم به خیابان ها ریخته و با فریادهای زنده باد مجلس مرگ بر روسیه ،به طرف سفارت روس به راه افتادند و با قوای دولتی درگیر شدند در این درگیری ها علاءالدوله به قتل رسید پس از رد اولتیماتوم قوای روسیه از رشت به طرف قزوین حرکت کرد.
سرکنسول روس در تهران پوخی تانوف در مشهد ،پرنس دابیژا در تبریز ،میللر در رشت،نکراسوف علنا با مخالفان حکومت مشروطه تماس برقرار کرده و ان ها را به قیام به نفع محمد علی میرزا (شاه سابق) تشویق می نمودند .
مجلس شورای ملی روز ۲۸ اذر ۱۲۹۰ در یک جلسه اضطراری یک هیات پنج نفری را برای مذاکره با دولت درباره اولتیماتوم روسیه انتخاب نمود و به انها اختیار داد که در صورت ضرورت اولتیماتوم را بپذیرید .اعضای این هیات عبارت بودند از :
سردار اسعد بختیاری ،سید حسن مدرس ،شیخ ابراهیم زنجانی ،فهیم الملک و سعید الاطباء که در همان روز در مجلس حضور یافتند و به قبول اولتیماتوم روسیه گردن نهادند .
در جلسه فوق العاده ای هیات دولت تصمیم به انحلال مجلس گرفته شد. روز سوم دی ۱۲۹۰ ماموران مسلح پیرم خان به عمارت بهارستان ریخته و وکلای مجلس را بیرون ریختند و درب مجلس را قفل کردند .حکومت مشروطه دوباره تعطیل شد .در طی این جریانات تظاهرات و مقاومت هایی در رشت صورت گرفت که نیروهای روس با بی رحمی تمام با ان مقابله کردند .عده ای کشته عده ای زندانی عده ای به باکو تبعید شدند .
در تبریز مردم به مقاومت پرداختند ولی با رسیدن نیروهای کمکی روسیه شهر به تصرف کامل روس ها درامد و سربازان سالدات شروع به اتش زدن،تخریب و تیرباران مردم تبریز نمودند و هر کس را گرفتند به دار اویختند .رهبر مذهبی شهر حاج میرزا علی تبریزی ثقه الاسلام و عده زیادی از نزدیکان او را در جلو چشمان مردم به دار اویختند .پس از وحشی گری های رو س ها حکومت تبریز به محمد خان شجاع الدوله واگذار شد که جنایات و اعمال او صد برابر بیشتر و بدتر از سالدات های روسیه بود.
در مشهد سرکنسول روس پرنس دابیژا به حمایت علنی از محمد علی میرزا پرداخته و با مکاتباتی درخواست حمایت دولت روس برای بازگشت محمد علی میرزا به سلطنت را می کرد .مردم به مخالفت پرداخته و هر روز تجمع و شعارهایی داده می شد. عده زیادی در صحن حضرت رضا جمع شده و بر علیه روس و عوامل انها شعار می دادند .روس ها اعلام کردند که جان اتباع ان ها در مشهد به خطر افتاده و نیروهای زیادی را به این بهانه وارد مشهد کردند .روس ها تصمیم گرفتند مزار مقدس را بمباران کنند و روز ۲۹ مارس توپخانه ان ها شروع به فعالیت کرد و شلیک نمود .عده زیادی از مردم کشته و مجروح شدند .خسارت های زیادی به صحن و گنبد وارد شد .نیروهای روس حرم را اشغال نمودند و خزانه حضرت رضا را که دارای نفایس و هدایای گرانبهای سلاطین و امرا و دیگر زائران بود به بانک روس انتقال دادند .هر چند بعدا مقداری از انها را مسترد نمودند .(در بخش بمباران حرم مطهر گزارش مشروح داده شده است).
در اردیبهشت ماه ۱۲۹۲ مراسم عقدکنان شاه نابالغ با دختر یکی از سران قاجار در کاخ نیاوران برگزار شد .روز ۳۰ تیر سال ۱۲۹۳ احمد شاه که به سن قانونی رسیده بود با تشریفات با شکوهی در کاخ گلستان تاج گذاری کرد و برای هزینه ان از بانک شاهی صدهزار لیر قرض کردند .مجلس سوم افتتاح شد و شاه به قران مجید سوگند یاد کرد که به قانون اساسی وفادار بماند .ناصرالملک،محمد علی خان علاءالسلطنه و میرزا حسن مستوفی الممالک به ترتیب به نخست وزیری برگزیده شدند .در دوران نخست وزیری مستوفی الممالک جنگ جهانی اول شروع شد .در مراحل نخست المان و اتریش در یک طرف و روسیه و فرانسه و انگلیس در سمت دیگر قرار داشتند و در مراحل بعدی عثمانی با المان و اتریش متحد شدند. اتش جنگ ناخواسته به ایران هم کشیده شد .به همین جهت مستوفی الممالک از احمد شاه خواست با صدور فرمانی بی طرفی ایران را در جنگ اعلام نماید احمد شاه روز نهم ابان ۱۲۹۳ طی فرمانی بی طرفی ایران را در جنگ اعلام نمود.
اما بیش از ۲ ماه از صدور فرمان نگذشته بود که نیروهای عثمانی وارد خاک ایران شدند و ارومیه و تبریز را به تصرف خود دراوردند .به دنبال ان روس ها هم به ایران لشکرکشی کردند .عثمانی ها شکست خوردند و قسمت اعظم اذربایجان تحت اشغال روس ها درامد .مستوفی الممالک استعفا داد و مشیرالدوله به جای او نشست. بعد سعدالدوله جای او را گرفت،سپس عین الدوله انتخاب شد ولی باز هم مستوفی الممالک رئیس الوزرا شد.
فشار روس ها و پیشروی انها به طرف پایتخت باعث شد عده ای از نمایندگان از تهران به قم مهاجرت کردند .احمد شاه به فکر انتقال پایتخت از تهران به اصفهان افتاد .مستوفی الممالک استعفا داد .عبدالحسن میزا فرمانفرما به جای او منصوب شد.او هم استعفا داد و محمد ولی خان سپهدار تنکابنی جانشین او شد.
مقارن این تغییرات نیروهای انگلیسی وارد جنوب شدند و به سوی مرکز به حرکت درامدند .
عثمانی ها اذربایجان غربی و کردستان و کرمانشاه و همدان و بروجرد را تحت تسلط خود گرفتند .نیروهای روس دستور یافتند یک لشکر برای تصرف همدان اعزام دارند و یک قشون دیگر برای تصرف قزوین ،تهران،قم،کاشان و اصفهان اعزام کنند.در قزوین این قشون به دوگروه تقسیم شدند گروه اول به سوی تهران حرکت کرد و تا ینگه امام ۳۰ کیلومتری کرج پیش رفت .گروه دوم از طریق جاده ابریشم که از طریق قزوین به ساوه ،قم ،کاشان،یزد،بنادر جنوب و به سوی هندوستان مورد استفاده کاروانیان بود به سوی قم حرکت کردند .که در تاریخ ۲۴ اذر ۱۲۹۴ شمسی برابر ۱۵ دسامبر ۱۹۱۵ به لاله کان محل وقوع (نبرد لاله کان) رسیدند که موضوع اصلی کتاب حاضر است.
ایران به اشغال بیگانگان در امد ولی در سال ۱۲۹۶=۱۹۱۷ با به قدرت رسیدن بلشویک ها نیروهای روسیه از ایران عقب نشینی کردند .بعدها در قرارداد متارکه جنگ که بین المان ها و روسیه جدید منعقد شد و به قرار داد برست لیتوفسک معروف است روس ها مکلف به تخلیه ایران گردیدند
دو ماه بعد نیروهای عثمانی نیز ایران را تخلیه کردند اما تخلیه ایران از نیروهای روس و عثمانی باعث شد نیروهای انگلیس نیروهای خود را تا شمال ایران اعزام و ایران را عملا اشغال نمایند. جنگ جهانی برای سایر ملت ها بدبختی اورد اما ایران از تقسیم بین دول روس و انگلیس و اشغال نجات یافت .





