پیدایش شاهسون ها | ایل شاهسون بغدادی
پیدایش شاهسون ها
ایل شاهسون بغدادی
شاه اسماعیل در سال ۹۰۷ هجری در تبریز تاجگذاری کرد و تشیع را مذهب رسمی کشور اعلام نمود. به منظور حفظ نظم و ایجاد یک نیروی نظامی مرتب ،از هفت ایل استاجلو ،افشار ،دولو،ذوالقدر،شاملو،قجر(قاجار) سپاه معروف قزلباش را بوجود اورد که چون عمامه مخصوص سرخ رنگ( قزل) بر سر می نهادند به قزل باش معروف شدند .سپاه قزل باش به عنوان بازوی نظامی شاه اسماعیل در جنگ های مختلف موفقیت های زیادی به دست اورد به طوری که شاه توانست ایران یکپارچه ای بوجود اورد .پس از مرگ شاه اسماعیل سلطان محمد خدا بنده (۹۹۵_۹۸۵ ه) افراد غیر نظامی را با رضایت خودشان به خدمت نظام اورد تا در مقابل ازبکان و عثمانیان بجنگند .این عمل او به ( شاه سون اولماخ) یعنی دوستدار شاه شدن معروف شد .در دوران او این گروه به نام شاه سون معروف شدند .بنابراین از ایل های مختلف داوطلبانی به حکومت پیوستند که شاهسون نامیده شدند و شاهسون ها یک نژاد خاص نیستند .شاهسون ممکن است اصالتا ترک یا کرد یا لر یا عرب باشند. این گروه داوطلب به علت علاقه شدید به حکومت بتدریج زبان ترکی را که شاه حرف می زد یاد می گرفتند و بعدها شاهسون ها ترک زبان شدند هر چند در اغاز نهضت شاهسون شدن انها همگی ترک نبودند .در بررسی شاهسون ها باید ریشه ان ها را جسنجو کرد. ایل شاهسون در اغاز از ۳۲ طایفه از اقوام گوناگون ایرانی تشکیل شد.
در حقیقت شکل گیری شاهسون ها مشابه شکل گیری قزاق ها بوده یا به زبان دیگر شاهسون از قزاق ها الگو گرفته اند .قزاق ها متشکل از افراد ملل ترک،تاتار ،روس و اوکراین که دارای روحیه جنگجوئی و وفاداری نسبت به فرماندهان خود بودند شکل گرفت و شاهسون ها متشکل از افراد ملل ترک منطقه اذربایجان و کرد منطقه کردستان و عرب منطقه خوزستان و سایر ملل در سرزمین ایران که علاقمند به نظامی گری بودند و یا برای اولین بار در سیستمی وارد می شدند که دارای پرداختی و درامد مستمری می شدند بودند. مشابه این ترکیب گروهی در بین تمام ملل اروپائی و اسیائی نیز در طول تاریخ بوجود امده و سپاهیان ویژه را تشکیل داده و موجب جنگ و پیروزی ها ی زیادی شده اند .
ایل شاهسون بغدادی
تاریخچه ایل شاهسون جداگانه نوشته شده است .یکی از شاخه های ان ایل شاهسون بغدادی است که شامل ۲ تیره است یکی اقوامی که در اطراف کرکوک و موصل ساکن بودند دیگری اقوامی که در غرب ایلام به طرف بغداد زندگی می کردند که به واسطه داشتن خصلت شجاعت و سلحشوری قسمتی از نیروهای دفاعی بودند که از حدود و ثغور منطقه حفاظت می کردند و اکثر افراد ان در جنگ های علیه سپاه عثمانی شرکت داشتند از این رو مورد توجه شاه اسماعیل صفوی قرار گرفته بودند .سرانجام شاه اسماعیل در سال ۱۰۳۴ ه هنگام حمله به بغداد عده ای از هر دو طایفه را همرا خود به منطقه اذربایجان منتقل کرد و انها به عنوان قسمتی از سپاه تازه تاسیس قزلباش در امدند و در جنگ های مختلف او را یاری می کردند و گروهی از ان ها مرزهای غربی دولت صفوی را در مقابل عثمانی ها محافظت می کردند .
ترکیب این دو ایل که بعدها در زمان سلطان محمد خدا بنده به ایل شاهسون بغدادی معروف شدند دارای سه طایفه بررگ لک ،آرخلو از اطراف کرکوک و موصل و طایفه کلوند از منطقه غرب ایلام منطقه دلگشا بودند .شاه اسماعیل برای حفاظت از مرزهای شرقی در مقابل حملات ازبک ها و ترکمن ها گروهی از ایل کلوند را به خراسان کوچ می دهد که این طایفه برای مدتی در دوران پادشاهان بعدی صفوی در ان منطقه ساکن بودند .هنگام حمله نادر به بغداد عده دیگری از طایفه کلوند به خراسان کوچانیده می شوند که در جمع قسمتی از لشکر جنگی نادر را تشکیل می دهند .در حمله نادر به هندوستان حدود دو هزار سواره و دو هزار پیاده همراه نادر به هندوستان می روند و پس از جنگ هندوستان به منطقه خراسان بر می گردند .در حمله نادر به قفقاز ،منطقه گرجستان و حاجی طرخان و جنگ با نیروهای روسیه هم عده ای از این نیروها از جمله سپاه نادر بودند .
پس از مرگ نادر قسمتی از این طایفه توسط کریم خان زند برای حفاظت از خود و حکومت به شیراز کوچ داده می شوند به طوری که منطقه ای به نام کلوند محل اسکان طایفه کلوند در شیراز بوجود می اید که اینک در ۶۰ کیلومتری شمال شیراز منطقه ای بدین نام است و قسمتی از طایفه کلوند در انجا زندگی می کنند .
نام طایفه کلوند از نام محل سکونت اولیه انها گرفته شده است .منطقه کلوند منطقه کوهستانی در جنوب غربی ایلام است که مرکز ان ( دلگشا) است ساکنین این مناطق از نظر تاریخی اصالتا لر هستند که تاریخ مخصوص خود را دارد.
مدتی پس از مرگ کریم خان ایل شاهسون قصد مهاجرت به موطن اصلی خود را داشت که توسط اقا محمد خان قاجار به منطقه ساوه _ زرند و خرقان کوچ داده می شوند و در انجا اسکان می یابند و به شکل عشایر دارای ییلاق و قشلاق بودند .در زمان ناصرالدین شاه محل و حدود ییلاق و قشلاق انها مشخص می شود و برای مالکیت انان سند صادر می شود و ایلیات شاهسون بغدادی در مناطق تحت حاکمیت خود ییلاق و قشلاق می کردند تا سرانجام با تغییرات ساختار اجتماعی و شهر نشینی تقسیم بندی ییلاق و قشلاق انان بهم می خورد و عمدتا در شهرستان ها و روستاها از جمله اطراف ساوه،خرقان،زرندیه،قم،ورامین،همدان،ملایر،زنجان،قزوین و کرج اسکان پیدا می کنند .
نویسنده از طرف مادری به طایفه کلوند تیره علی محمد لو نسبت دارد .طایفه کلوند بعد از کوچ از شیراز در منطقه خان اباد غرب لاله کان به عنوان قشلاق و در کوه های خرقان در مسیر ویدر _ بند امیر به عنوان ییلاق تردد می کردند که بعد از جنگ لاله کان مهاجرت کرده و در لاله کان ساکن شدند و دارای احشام فراوانی بودند و املاک زیادی هم خریداری کردند و حیاط بزرگ خانوادگی داشتند که خان نشین ان به عنوان ( بالاخانه) هنوز پابرجا است .بالا خانه یاخان نشین در وسط حیاط واقع بود و اطراف ان برای هر یک از فرزندان یک واحد مستقل ساخته بودند و از خانواده های متمول ان منطقه به شمار می امدند .ساختمان ۲ طبقه ( بالاخانه) در حال تخریب و از بین رفتن بود که نویسنده به عنوان یادگاری پدربزرگ خود ان را بازسازی نمود تا خاطرات دوران بچگی او در کنار پدربزرگش علی محمد و دائی بزرگش حاج خان محمد داستان باقی بماند.
نویسنده از طرف مادری به طایفه کلوند تیره علی محمد لو نسبت دارد .طایفه کلوند بعد از کوچ از شیراز در منطقه خان اباد غرب لاله کان به عنوان قشلاق و در کوه های خرقان در مسیر ویدر _ بند امیر بعنوان ییلاق تردد می کردند که بعد از جنگ لاله کان مهاجرت کرده و در لاله کان ساکن شدند و دارای احشام فراوانی بودند و املاک زیادی هم خریداری کردند و حیاط بزرگ خانوادگی داشتند که خان نشین ان به عنوان (بالاخانه) هنوز پابرجا است .بالا خانه یا خان نشین در وسط حیاط واقع بود و اطراف ان برای هر یک از فرزندان یک واحد مستقل ساخته بودند و از خانواده های متمول ان منطقه به شمار می امدند .ساختمان ۲ طبقه ( بالا خانه) در حال تخریب و از بین رفتن بود که نویسنده به عنوان یادگاری پدربزرگ خود ان را بازسازی نمود تا خاطرات دوران بچگی او در کنار پدربزرگش علی محمد و دائی بزرگش حاج خان محمد داستان باقی بماند .
نویسنده ازطرف پدری به خانواده ( خان ها ) نسبت دارد که در مسیر جاده ابریشم در مرکز تجاری لاله کان سکونت داشتند و پدر بزرگ او سلطان محمد خان والی منطقه بوده و حکم حکومتی برای تامین امنیت منطقه در محدوده پنج فرسخ در پنج فرسخ در مسیر جاده ابریشم را داشته است .بنا به گفته مرحوم ماشااله خان خلیق این حکم نزد ایشان بود که قرار بود به نویسنده بدهد تا ضمیمه تاریخ لاله کان شود که پس از فوت ایشان با همسر و پسرانشان تماس گرفتیم اما موفق به یافتن ان نشدیم .در زمان ورود نیروهای روسیه به منطقه لاله کان سلطان محمد خان فرماندهی نیروهای محلی را داشته که نیروهای روسیه را وادار به عقب نشینی کرذه و سپس در ترکیب نیروهای مقاومت ملی که از زرند،ساوه،قم و کاشان به منطقه لاله کان امده بودند ،فرماندهی نیروها را بر عهده داشته که عده ای از روس ها کشته شده اند که در ارامگاه لاله کان مدفون هستند و سنگ قبر در یک محوطه مخصوص روس ها نصب شده است .به مناسبت تولیت ایشان به ارامگاه پیامبر اشمعیل نبی الله پس از مرگ ،ایشان را در ورودی حرم پیغمبر دفن کردند که افراد متولی را دفن می کنند .
سلطان محمد خان یک منزل بزرگی داشت که دارای دوقسمت بود .در وسط خان نشین بزرگی بود که ان را ( آق اتاق) یا سالن سفید می گفتند که خود در انجا سکونت می کرد .او دارای دو همسر بود و از یک همسر چهار پسر و یک دختر و از همسر دیگر شش پسر و یک دختر داشت .حیاط خانه را دو قسمت کرده و دیواری بین انها بود که یک در کوچک و یک در بزرگ محل رفت و امد بین انها بود .هر فرزند یک ساختمان مسکونی مستقل داشت و مجموعه این خانواده در کنار هم در خانه ای بزرگ که درون ان حصار کشیده شده بود ،زندگی می کردند .
یکی از این واحدها متعلق به مرحوم مراد علی خان پدر نویسنده بود که در زمان تالیف کتاب ان محل بازسازی شده و سقف جدیدی با سطح شیبدار اجرا گردید و این بازسازی باعث شد تحولی در لاله کان بوجود اید و سراغاز بازسازی لاله کان شود که بتدریج بر ابادانی لاله کان اضافه می شود.
در کتاب ( تاریخ ایل شاهسون بغدادی) تالیف هرمز محیط می نویسد:
نادر پس از اینکه شر افغان ها را از بین می برد در اصفهان به استراحت می پردازد که در این موقع چندین تن از سران طایفه ( دوگر) از بخش آرخلو _ ایل شاهسون بغدادی _ از راه بصره به اهواز و به اصفهان به نزد نادر می ایند و چنین می گویند: ( ای نادر پسر شمشیر ما از بغداد امده ایم و از ایل شاهسون بغدادی و ایرانی تبار هستیم .قاسم علی خان حاکم انجا بدون جنگ به احمد پاشا اجازه پیشروی داده و بر ما نیز ظلم می کند تقاضا داریم که او را به سزای اعمالش برسانید …) که هنگام حمله نادر احمد پاشا همدان و کرمانشاه را تخلیه و تا بغداد عقب نشینی می کند و بعد در ربیع الثانی ۱۱۴۶ هجری در کنار رود دیاله ،توپال پاشا فرمانده عثمانی شکست خورده و کشته می شود .قاسم علی خان هم بعد از مدتی به خدمت نادر رسید و پس از گفتگو و از بین بردن بعضی سوء تفاهمات در خدمت نادر بود و بتدریج رشد کرده و ( میر اخور) مخصوص نادر گردید .نادر دستور انتقال قسمتی از ایل به خراسان را می دهد و سرانجام به خراسان و کلات نادری منتقل می شوند .این حرکت اوائل سال ۱۱۴۷ هجری قمری برابر ۱۱۱۲ شمسی صورت گرفته است .قاسم علی خان بعد از مدتی که در خدمکت نادر بود ، فرمانده بخشی از سپاه نادر و فرمانده گارد مخصوص شاه می شود و لقب ( اعتماد الدوله) به وی اعطا می گردد.
حمله افغان ها به ایران به تحریک دربار پادشاهی دهلی صورت گرفته بود که نادر تصمیم به انتقال می گیرد در سال ۱۱۵۰ هجری قمری قندهار و ۱۱۵۱ هجری ،دهلی را تسخیر می نماید .قاسم علی خان را تمام سواران شاهسون بغدادی همراهی می کنند .از ایل شاهسون بغدادی در این لشکر کشی دو هزار سواره و دو هزار پیاده تحت فرماندهی قاسم علی خان بودند که ستون اصلی گارد مخصوص را تشکیل می دادند .هنگام بازگشت از هندوستان قاسم علی خان مریض شده و در ۱۱۵۴ قمری برابر ۱۱۲۰ شمسی فوت می کند و در مشهد مقدس در صحن امام رضا(ع) قبر هفتم از سقا خانه طلا به سوی قبله وی را دفن می کنند .ایل شاهسون های بغدادی در حکومت رضا خان با ایت اله سید حسن مدرس همکاری می کردند و حکومت رضا خانی را تایید نمی کردند به همین دلیل از همکاری با رضا خان سرباز زدند و از خدمت دولتی خارج شدند .بعد از شهریور ۱۳۲۰ شمسی و تبعید رضا شاه ریاست ایل مجددا احیا شده و محمد علی خان صمصامی به عنوان ریاست ایل انتخاب و حکم ریاست ایل شاهسون بغدادی به نام او از طرف حکومت ساوه صادر می شود .احتمالا اخرین رئیس ایل کلوند اسعد نظام بود که دچار سیل سهمگین می شود و چادر ،وسائل و احشام او را سیل می برد که داستان ماندگاری در بین اعضای ایل شکل می گیرد.





