کنارنگ پارس-گفتن آریوبرزن نام خوایش را
بگو از که داری نشان و نژاد
بری بر نریمان وگر کیقباد
زبان تر نمود آن یل سرفراز
که دیگر که گفتن آمد نیاز
بگفتا که لریم و اوکسیان
همه بخت یاریم و شیر ژیان
خنیده به هر شهر گیتی منم
ندانی که من آریو برزنم
و این خواهرم بانو یوتاب گرد
به جنگ اندرون می زدی دستبذد
زاهنگیان است و با افرین
که نامش بود فخر ایران زمین