
شعر در مورد ساوه|شعر در مورد ساوجی ها|شاعر سعید نیکوکار
این شعر زیبا تقدیم به تمام ساوجی های عزیز و دوست داشتنی
گر ز ساوه خبری نیست که نیست از بزرگان اثری نیست که نیست
شهر هفتادو دو ملت شده است چه بگویم خطری نیست که نیست
خانه علم و هنر خالی شد چونکه صاحب نظری نیست که نیست
هنر ساوجیان رفته زیاد نامی از بی هنری نیست که نیست
لب فرو بسته ام از این همه درد چه کنم بال و پری نیست که نیست
همچو سلمان که غریب وطن است از ادیبان اثری نیست که نیست
در ره عشق و طریق سلمان ساعیا رهگذری نیست که نیست