انتقالی از روستای مرق و مرقکان به بخش نوبران درسال ۱۳۳۸ در ساوه

منتقل شدن از روستای مرق به نوبران در سال ۱۳۳۸ در ساوه

 

باری در اوایل اذر ماه یکهزار و سیصد و سی و هشت از دبستان مرق به دبستان شش کلاسه ی گلشن نوبران با سمت اموزگاری انتقال یافتم .دبستان نوبران دارای دویست دانش اموز بود و هر کلاس اموزگاری مستقل داشت .مدیر دبستان و نمایندگی بخش نوبران با سید مهدی مهدی پور از اهل طالقان بود . او سی سال داشت جوانی تنومند و خوش لهجه و فعال بود با مقررات کار می کرد . برای نوبران مدرسه ای ساخت . او ده سالی در بخش های نوبران و زرند کار کرد و سپس به تهران رفت . در سال ۱۳۶۶ اگهی فوتش را با عکسش روزنامه ها چاپ کردند .در نوبران ابتدا معلم کلاس اول شدم . مردم نوبران اگر چه ترک زبان بودند ولی کوچک و بزرگ فارسی می دانستند و از این جهت مشکلی نداشتم .

دو ماه بعد از انتقال به نوبران برادرم جواد استخدام شد و به نوبران امد و با من هم خرج شد . با هم ساختمانی اجاره کردیم به ماهی پانزده تومان . ساختمان خوبی بود دو اتاق بزرگ داشت با یک اشپزخانه و یک چرخ چاه که بر روی چاهی قرار داده بودند که با ان از چاه اب می کشیدیم . وجود برادرم جواد برای من که دست و پای کار کردن وهنر غذا درست کردن را نداشتم غنیمت بود . اموزگاران نوبران همگی ساوه ای بودند بجز یک نفر به نام حاج اکبری .

ابتدا یکی دو ماهی سال اول دبستان تدریس می کردم و بعد عهده دار تدریس ادبیات سال پنجم و ششم شدم .