محرم در ایل شاهسون بغدادی
محرم در ایل شاهسون بغدادی
با درود و سلام به خونهای ناحق ریخته شده در زمین کربلا و عرض ادب خدمت سروران گرامیم
احترام سوگواری و ارادت مردم پاک سرشت ایل شاهسون بغدادی به سالار شهیدان ویاران جان نثار او بخصوص حضرت ابوالفضل العباس( ع) …..
…….اگر بگوئیم شاهسونها آدمهای بی ریایی هستند سخنی به کذاف نگفته ام
یک شاهسون همه باورهایش در اعتدال وعلاقه اش واقعی ست وقتی سخن از محرم و عاشورا می شود یاد نذیر اوقلاقی و یا نذیر قوزوسو می افتم هیچ وقت به یادم نمی آید که گفته شود شاهسونها به بدن خود با زنجیر و سینه زدن های آنچنانی آسیب بزنند
……هر یک ازشاهسونها با توجه به وسعشان بزغاله ویا بره ائی را برای احسان به زبان خودمان خرج (نذر)دادن در یکی از روزهای محرم مهیا می کردند معمولاً از روز ششم محرم که بنام فتح عاباس (فتح العباس)نامیده می شد نذر ورمک شروع ، هرکسی دریکی از این روزها برای نهار و یا شام اوباهای نزدیک را دعوت می کرد و با تدرکی که به این نیت در نظر گرفته بود غدائی تهیه و سفره احسانی در قشلاق و یا چادربه مناسبت فصل پهن و بعد از صرف غذا برای روح پاک شهدای کربلا و گذشتگان خودشان و بی وارثان و …..فاتحه ائی قرائت می نمودند
در این جمع اگر شیخی یا فرد روحانی بود داستانی از رشادت ویا مظلومیت آقا رابیان می کرد وبه یاد کشته های طف اشکی می ریختند وبه همین سادگی و زیبای محرم را محترم می شماردند
…. ….برای شرکت و هم نوا شدن در عزاداری سالار شهیدان روز تاسوعا و عاشورا به روستاهای نزدیک می رفتند بعضی از شاهسونها شتر و اسب خود را زینت کرده ودر اختیار شبیه گردانها قرار می دادند و بعضی از شاهسونها نذری گوسفند را به این مکانها هدیه می دادند تا در پذیرای از عزادارانی که از دور و نزدیک آمده (سه سال پیش….. روز عاشورا برای دیدن شبیه خوانی به روستای دربند رفته بودم، در روستا محلی بسیار بزرگی برای اینکار در نظر گرفته بودند، از صبح تعزیه خوانی به نوبت بنام هریک از شهدای کربلا خوانده شد و هرکس نذری داشت ودر موقع تعزیه خوانی به بانیان تقدیم ودر بین شبیه خوانی برای بر آورد حاجات دعای گفته و حاضرین با آمین گفتن ….ظهر غذای تدارک دیده شده رابا نظم بین مردم توضیح کردند ) شریک باشند و با عشق و علاقه به تماشای شبیه( تعزیه خوانی) و با روستائیان هم نوا در سوگ امام مظلومان ویاران شهیدش……..
…..قمه زنی ،زنجیر زنی ویا سینه زنی های خارج از عرف در بین شاهسونها باب نبوده ولی عشق و علاقه به خاندان نبوت واهل بیت( ع) در دل بی غل و غش شان موج می زد
….بعد از اینکه بخاطر جبر زمانه شاهسونها با زیبائی های کوچ و قون خداحافظی و مجبور به ترک دیار شدند، در شهرهای تهران ،کرج،قم،ساوه و……..ساکن، بعضی ها به همان رسم قدیم نذر و احسان برای امام شهیدان را در خانه شان بر پا می داشتند ولی اکثریت در برپای تکیه عزاداری و دستجات سینه زنی و زنجیر زنی ودادن احسان ونذورات خود به این مکانهای مقدس عشق و ارادت خود را به ابا عبدالله الحسین( ع) نشان ……
سلیمان امیری فرد