ماموریت منصور نظام در شوشتر و تحصن اسد خان در مجلس|شاهسون بغدادی در دوران مشروطه|تاریخ ایل شاهسون بغدادی

ماموریت منصور نظام در شوشتر و تحصن اسد خان در مجلس|شاهسون بغدادی در دوران مشروطه|تاریخ ایل شاهسون بغدادی

ماموریت منصور نظام در شوشتر و تحصن اسد خان در مجلس

شاهسون بغدادی در دوران مشروطه

تاریخ ایل شاهسون بغدادی

 

 

منصور نظام به حکومت نظامی دزفول و شوشتر در زمان اشفتگی و مشروطه خواهی منصوب گردید .او با تلگراف از پالکونیک لیاخوف برای ایجاد امنیت ،یک صد سوار به فرماندهی عزت اله خان یاور ضرغام نظام می خواهد.عزت اله خان جهت کمک حرکت می کند .در این اشفتگی و بلوا ،اسد خان نصیر نظام که دایی منصور نظام و ایل بیگی پیشین بخش لک ایل شاهسون بغدادی بود ،ریش سفیدان را گرد اورده به شهر ری و حرم شاه عبدالعظیم رفته و بست می نشینند .او در وقت مقتضی تحصن را از حرم به مجلس شورای ملی می کشاند و خواستار بازگشت سواران ایل شاهسون از نیروی قزاق به ایل می گردد.

به دلیل تزلزل حکومت مرکزی ایران و جان گرفتن مشروطه خواهی مردم نمایندگان مجلس به ناچار با تقاضای او و ریش سفیدان ایل موافقت کرده و به فرماندهی قزاق دستور می دهند که سواران ایل را از قزاقخانه ترخیص نمایند .پالکونیک طی تلگرافی به خوزستان دستور تسویه و تحویل اسلحه و لباس قزاقان شاهسون بغدادی را ابلاغ می نماید.

منصور نظام بزرگ در خوزستان اسلحه و لباس را تحویل جعفرقلی وکیل باشی داده و با کشتی به زیارت کربلا رهسپار عراق می گردد .این رویداد در اوایل سال ۱۳۲۵ هجری قمری اتفاق افتاد و سواران شاهسون از نیروی قزاق به در خواست خود خارج و پس از ان به صورت ماموران محلی برای حفاظت و امنیت به نیروی نظامی کمک می کردند.درباره این تحصن در صفحه های ۲۸۲ تا ۲۸۵ تاریخ مشروطه ایران نوشته احمد کسروی چنین امده است:

روز سه شنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۲۸۶(۲۳ ربیع الاول ۱۳۲۵)که روز مجلس می بود در حیاط بهارستان هنگامه ای برپا گردید .شیرازیان که به دادخواهی در انجا بست می نشستند امروز دسته هایی از انجمن های دیگر را هم به یاری خود خواندند .نیز ستمدیدگان قم و عراق که از دست متولی باشی حاجی اقا محسن به دادخواهی امده بودند به انان پیوستند .در این هنگام یکی از گرفتاری ها ناخشنودی شاهسونان بغدادی از حکمرانان خودشان ،پالکونیک لیاخوف روسی بود .پالکونیک که او را برای فرماندهی قزاقخانه به ایران اورده بودند حکمرانی ایل شاهسون بغدادی که در پیرامون ساوه می نشستند ،نیز با وی می بود و تا می توانست با مردم چیرگی و ستمگری دریغ نمی گفت .هم چنین با سرکردگان ایرانی قزاقخانه دژ رفتاری بسیار می نمود .

از این رو پس از جنبش ازادی خواهی کسانی از ان سرکردگان، گردن فراز نموده از قزاقخانه خود را کنار کشیدند .نیز ایل شاهسون در برابر او ایستادگی نشان داده به ناله و داد خواهی برخاستند .در این هنگام یک دسته از انان نیز در بهارستان بست می نشستند و امروز انان هم با دیگران یکی گردیدند .

روی هم رفته چند هزار دادخواه گرد امده به جوش و خروش پرداختند .نخست از ستمگری های قوام سخن راندند و تلگرافی از شیراز خواندند که قوام به شرارت افزوده و جمعی را از اجله علماء صدمه زده و اذیت کرده .چند نفر غریب به هلاکتند.سپس عراقیان و قمیان و شاهسونان هر گروهی به نوبت خود از بیداد گری های حاجی اقا محسن و متولی باشی و پالکونیک یاد کردند .

نخستین تحصن پیش از تحصن اسدخان و ریش سفیدان شاهسون بغدادی در مجلس شورای ملی توسط شمار قابل ملاحظه ای از زنان ایل شاهسون بغدادی انجام می پذیرد .