قیام تقی دورانی |کتاب تاریخ شفاهی ایل شاهسون

قیام تقی دورانی |کتاب تاریخ شفاهی ایل شاهسون

قیام تقی دورانی

کتاب تاریخ شفاهی ایل شاهسون

همه چیز آرام و بر وفق مراد بود تا تقی دورانی شکارچی معروف به علت ناراحتی یاغی و سپس ادعای سلطنت و استقلال می نماید و کرمان را تصرف و همه را با خود همراه می کند.
تقی به تکاپو می افتد و آرام آرام حس می نماید که خنجر از گوشت و پوست گذشته و به استخوان نزدیک می شود مردم کرمان شورش می کنند و از او آذوقه و نان می خواهند وتهدید می نمایند که چنان چه فراهم نکنی دروازه ها را خواهیم گشود.
تقی می اندیشد و فرصتی بیست و چهار ساعته می خواهد تا آذوقه را فراهم نماید؛ چنان چه نکرد آن وقت دروازه ها را بگشایند روز بعد درست وقت ناهار که همگی مردم مشغول استراحت و صرف ناهار هستند و نگهبانان هم آن چنان که باید آماده باشند نیستند در روشنایی روز تقی با همراهی زبده سواران خود دروازه ای را می گشاید و با تاخت به لشکر علی خان زده و تعداد زیادی از احشام شتران را برگرفته و به شهر باز می گردد.
خبر می پیچد و علی خان که از جسارت دشمن براشفته نیمه لخت با تبرزینی بر اسب جهیده و به تاخت به دروازه مذکور نزدیک می گردد نیرو های تقی دورانی دیگر فرصت برچیدن پل خندق را نمی یابند فقط موفق می شوند دروازه را ببندند. همزمان با بسته شدن دروازه علی خان به دروازه رسیده از عصبانیت با تبرزین بر دروازه می کوبد همزمان شمخالچیان اتش به شمخال میگذارند و با صدای ان علی خان در جلو دروازه به خاک و خون می غلتد. تقی از هم پاشیده و از نفس افتاده در کرمان دوباره جان می گیرد و این بار نیز از این نبرد پیروز به درمی آید . علی خان قاسملو ۱۱۷۸ هجری قمری کشته می شود.