شعر حل مجهول از سید مصطفی بشیری
دوست دارم عشق را معنا کنم
حل این مجهول را پیدا کنم
اول افسانه را مجنون صفت
ابتدا با نامه ی لیلا کنم
خون سرخ سهروردی را سپس
در عروق ادم و حوا کنم
خویش را اخر در اندازم ز پا
یا ز پا این بند هارا وا کنم
مسجد و بتخانه را برهم زنم
با قلندر مشربان غوغا کنم