شعر قدیمی ها از سید مصطفی بشیری
روزگاری سر انسان به تنش می ارزید
انچه می گفت به واقع سخنش می ارزید
در عمل خدشه و خط خوردگی و خدعه نداشت
بی چک و سفته سخن در دهنش می ارزید
مرده اش بر سر دوش همه راحت می رفت
چون که در قبر و قیامت کفنش می ارزید
روزگاری سر انسان به تنش می ارزید
انچه می گفت به واقع سخنش می ارزید
در عمل خدشه و خط خوردگی و خدعه نداشت
بی چک و سفته سخن در دهنش می ارزید
مرده اش بر سر دوش همه راحت می رفت
چون که در قبر و قیامت کفنش می ارزید