
دیوان اشعار حاج ابوالفضل قاضی اسدی
در حمد و ستایش پروردگار
می کنم حمد خداوند کریم نام او الله و رحمن و رحیم
خالق عالم خدای لایزال مبدا و سر چشمه فیض و کمال
هم احد هم واحد و هم مستعان خالق اجسام و عقل و جسم و جان
ایکه بودی اول و اخر نبود هرچه بودی سایه فرع توبود
هم ز الطاف تو شد این خاک پست چشم و پا و سینه و انگشت و دست
خاک چون از قدرت تو پاک شد لایق وی منصب لولاک شد
گوهر دل مفخر جانان تویی پایه و سرمایه ایمان تویی
دارم امید ای خداوند مجیر چون تویی مر بندگان را دستگیر
با همه عصیان و این بار گناه هستم اندر پیشگاهت رو سیاه
بار الها حرمت پیغمبران التجا دارم به سویت این زمان
ناجی اندر آخرت قاضی شود گر ز اعمالش خدا راضی شود