افت سن در سال ۱۳۲۱ در ساوه|ظهور افت سن از افتهای موذی غله در سال ۱۳۲۱ در ساوه

افت سن در سال ۱۳۲۱ در ساوه|ظهور افت سن از افتهای موذی غله در سال ۱۳۲۱ در ساوه

افت سن در سال ۱۳۲۱ در ساوه

ظهور افت سن از افتهای موذی غله در سال ۱۳۲۱ در ساوه

 

در سال هایی که جنگ بین الملل دوم ادامه داشت و طبق قرار دادی که رضا شاه با المان ها بسته بود انان در ایران مشغول احداث راه اهن و کارهای دیگر بودند. و متفقین که با المان ها در حال جنگ و مخالف حضور المان ها در ایران بودند رضا شاه را مجبور به ترک سلطنت و تبعید به جزیره موریس و سپس به ژهانسبورک کردند و خود وارد ایران شدند و مدتی در ایران ماندند و حاکمیت و استقلال ما را نقض کردند . کشور ما وضع بسیار نابسامانی پیدا کرده بود بلای دیگری دامنگیر مردم شد وان ظهور افت (سن) بود که از افت های موذی غله است.

درست هنگام برداشت و درو محصول گندم و جو این بلا وارد شد .سال یکهزارو سیصد و بیست و یک بود دولت که امکانات سمپاشی و مبارزه با این افت را نداشت تنها راه چاره براندازی این افت را جمع اوری ان به وسیله مردم دانست . برای این منظور دولت اعلام کرد که خریدار این افت است تا ان را نابود کند.

به محض انتشار اعلامیه دولت مردم در حالی که کیسه و غربال و یا حلب خالی بنزین در دست داشتند به مزارع گندم و جو هجوم اوردند تا این افت را جمع کنند و به فروش برسانند.جمع اوری ان نیز به این طریق بود ،که غربال را زیر خوشه گندم و جو می گرفتند و با دست خوشه را تکان می دادند سن به داخل غربال می ریخت و در اندک مدتی غربال پر می شد.

سپس ان را به کیسه می ریختند و در ان را با نخ محکم می بستند .محتویات این کیسه قابل عرضه برای فروش بود .عده ای هم تخم سن را که روی برگ ها به طور مرتب در کنار یکدیگر قرار گرفته بود با برگ گندم و جو جدا می کردند و ان را برای فروش می بردند برای عده ای از مردم این کار تا مدتی وسیله امرار معاش بود .مخصوصا برای نوجوانان که نه اهل کار بودند و نه کاری بود که به ان مشغول شوند.

در غرب میدان ملی (انقلاب) ساختمان دو طبقه ای بود که در سال یکهزار و سیصد و چهل و هفت برای توسعه میدان خراب کردند .اتاق های طبقه بالا را برای خرید(سن) اختصاص داده بودند .دولت کسانی را برای خرید مامور کرده بود .ماموران این افت را از مردم به قرار کیلویی(چند قران = ریال) می خریدند .من هم که ان زمان ده سال داشتم چندین بار با بچه های هم سن و سال خود از زمین های مزروع خودمان که فاصله ای با خانه مان نداشت این افت را به همان ترتیب که بیان شد جمع کردم و به همان ساختمان بردم و فروختم و ده پانزده ریالی دریافت کردم.

در ان محل فروشندگان با کیسه ها و حلب های مملو از (سن) روی نیمکت ها نشسته و منتظر نوبت فروش بودند .عده ای هم تخم سن را که روی برگ گندم و جو در کنار یکدیگر قرار داشت با برگش جدا می کردند و ان را برای فروش به همان محل می بردند این تخم سن ها به رنگ سبز بود ولی خود سن به رنگ گندم و بسیار بد بو بود .سن ها یا در فضای مزارع پرواز می کردند و یا بر روی خوشه های گندم و جو می نشستند . در وسط میدان انقلاب در همین جا که اکنون فضای سبز است چند حلقه چاه کنده بودند.ماموران سن های خریده شده را در همین چاه ها می ریختند و پس از پر شدن با خاک روی انها را می پوشاندند .این تنها طریقه مبارزه و از میان بردن افت سن دران روزگار بود.