
شعر موشح یا فاطمه س در دیوان قاضی اسدی
موشح_یا فاطمه س
ی یگانه جلوه حسن ازل ز لوح قلم گلی سرشته هم از آب و از گل آدم
ا اگرچه بلبل طبعم ز نغمه یافت نوید شده است ملهم من این ندا ز باغ ارم
ف فضای خانه معطر شده ز نور رخش ز بهر خدمتش آسیه آمد ومریم
ا امین وحی خدا بهر تهنیت آمد به همرهی ملایک بر رسول امم
ط طلوع کرد همان شمسه منیر فلک نمود همسر و همتای او امام امم
م مهیکه وصف وی آمد به سوره کوثر خدیجه ز آن لب حقگو چشید چون زمزم
ه همان حبیبه داور که بود فخر زنان خدیجه مادر او از وجود او خرم