مراسم شبیه خوانی درقدیم ساوه|مراسم تعزیه خوانی در ساوه در زمان قدیم

مراسم شبیه خوانی درقدیم ساوه|مراسم تعزیه خوانی در ساوه در زمان قدیم

مراسم شبیه خوانی درقدیم ساوه

مراسم تعزیه خوانی در ساوه در زمان قدیم

 

یکی از مراسم قدیمی تعزیه و یا به اصطلاح ساوه ای ها (شبیه=شبیه خوانی) بود که بسیار با شور و شوق برگزار می شد.

از اول ماه محرم شبیه خوان ها وسایل و لباس تعزیه را از جایگاه مخصوص خود خارج و برای دهه اول محرم اماده می کردند .شبیه خوانی در ان روزگار شور و حالی ذاشت. چون تلویزیون و دستگاه فیلم برداری در ایران نبود این مراسم طرفداران فراوان داشت .البته در دهه محرم در بعضی تکیه ها مخصوصا در تکیه حاج داود شبیه خوانی همه روز دایر بود .یک روز شبیه خوانی حضرت علی اکبر روز دیگر حضرت عباس و حضرت قاسم و حضرت مسلم و …را می خواندند. اما روز عاشورا به طور کامل از حرکت امام حسین (ع) تا کربلا و شهادت هفتاد و دو تن یاران با وفایش نمایش داده می شد .این مراسم حدود چهار پنج ساعت در روز عاشورا طول می کشید.محل شبیه خوانی روز عاشورا در زمین های خارج از شهر و اطراف باغ های یاقوت اباد در شرق ساوه بود .

روز عاشورا مردم از صبح زود دسته دسته از کوچک و بزرگ پیاده به محل شبیه خوانی می شتافتند و انقدر برای تماشای این مراسم ذوق و شوق داشتند که قبل از شروع خود را بدانجا می رساندند و برای خود در نزدیکی صحنه جا می گرفتند .در تابستان که گرما به شدت می تابید و سر پناهی هم نبود کسی اظهار ناراحتی نمی کرد .سقایان کوزه بر دوش یا ابوالفضل گویان و با جمله (بنوش به یاد لب تشنه حسین) دور جمعیت می گشتند و با افتخار و اخلاص و برای ثواب به مردم اب می دادند .

چند روز قبل از رسیدن عاشورا تعزیه گردان ها میدان شبیه خوانی را در ان سرزمین انتخاب می کردند و سپس به اماده کردن میدان و پاک سازی از خار و خس و سنگ های مزاحم می پرداختند .شعاع میدان را مشخص می کردند تا مردم دور ان حلقه زنند و هنگام تاخت و تاز سواران به کسی صدمه ای واد نشود .چند چادر پشت جمعیت کمی دورتر از میدان به عنوان خیمه گاه نصب می کردند .سعی شان این بود که حتی الامکان کمتر در معرض دید تماشاگران باشند .

افرادی که در شبیه خوانی نقش داشتند کاملا برای مردم ساوه شناخته شده بودند در هر جا به انان به چشم هنرمند و با احترام می نگریستند و بعضی را با نقشی که در شبیه خوانی داشتند می خواندند مثلا می گفتند (ابوالقاسم شمر یا اضغر شمر)

صحنه های شبیه خوانی هر یک در جای خود بسیار جالب و تماشایی بود از یاران باوفای سیدالشهداء(ع) و فرزندان وبرادر بزرگوار و با وفایش حضرت ابوالفضل و دیگر برادرانش و همه شهدای عاشورا از کودک شیر خوار علی اصغر از جوانترین سربازانش قاسم فرزند امام مجتبی(ع) تا پیرترین انان حبیب ابن مظاهر همه خوب و هنرمندانه اجرا می شد و دیدنی بود و انسان را به هزارو سیصد سال قبل به صحنه عاشورا و میدان کریلا بر می گرداند که چگونه یاران با وفای امام (ع) در مقابل هجوم ان نامردم قسی القلب و کینه توز و بی عاطفه که به هیچ چیز و به هیچ کس حتی به طفل شش ماهه رحم نمی کردند پایداری کردند و با کمال شجاعت و جوانمردی جانشان را در راه امام حسین (ع) که همان راه خدا بود فدا کردند .و یزیدیان و سرانشان ان قدر بی عاطفه و خبیث و بی شرم بودند که با بستن اب بر روی حسینیان و کشتن همه انان در حالی که لب تشنه بودند به زنان بی پناه و کودکان بی پدر ذره ای رحم نکردند و خیمه ها را اتش زدند و سپس انان را به اسارت بردند .گذشته از همه این صحنه ها که بسیار جالب بود و هر کس با دیدن ان خود را در صحرای کربلا و در ان میدان جنگ می دید. سه حرکت دیگر هم بود که در شبیه خوانی روز عاشورا قطع نظر از کیفیت واقعه هنرمندانه اجرا می شد.

اینک نام کسانی را که در شبیه خوانی ان روزگار نقش داشتند می اورم.

۱-تعزیه گردان: میرزا ابو طالب طبیبی بود که او را معین البکا هم می گفتند.

۲-سید مجتبی شاهرخی: در نقش امام حسین (ع) .

۳- میرزا عباس نیکنام: در نقش حضرت عباس و بعد از او سید عباس علایی این نقش را به عهده داشت.

۴- سید مهدی اخلاقی و حسین جمعدسته: نقش علی اکبر.

۵- قاسم تجلی:در نقش حضرت قاسم بن الحسن(ع) .

۶- سید حسن اخلاقی و ابوالقاسم پرویزی و اصغر زال (که بیشتر به اضغر شمر معروف بود): در نقش شمر.

۷- استاد محمد رضا کفاش (پیر پاره دوز): در نقش ابن سعد (در محله حسین خانه دکان کفاشی داشت).

۸- سید عباس علایی: در نقش غلام ترک .

۹-میرزا ابوالقاسم عاملی: در نقش حر.

۱۰-میرزا نورالله نوابی: در نقش سلطان قیس.

۱۱-میرزا یدالله نعمتی(جد نگارنده این تحقیق): در نقش وزیر سلطان قیس.

۱۲-سید عباس علایی: در نقش حضرت عباس و گاهی هم در نقش حضرت مسلم ظاهر می شد.

۱۳- ابوالفضل زعفری: در نقش زعفر جنی .

جالب توجه این که اسب حضرت علی اکبر را طوری تربیت کرده بودند که وقتی علی اکبر در میدان جنگ در اثر ضربات دشمن به زمین افتاد و روی زمین غلتید اسبش هم با حالت تاثر به دنبالش می رفت و او را می بویید و همچنین وقتی علی اکبر به زحمت دست دراز می کرد تا دستش را به رکاب اسب برساند اسب خود را خم می کرد تا علی اکبر رکابش را بگیرد و سوار شود.