محرم در ساوه|سیلی خوردن نایب شهربانی از سینه زنان در محرم در ساوه

محرم در ساوه|سیلی خوردن نایب شهربانی از سینه زنان در محرم در ساوه

محرم در ساوه

سیلی خوردن نایب شهربانی از سینه زنان در محرم در ساوه

 

ماه محرم بود .من در حجره خودمان در چارسو نشسته بودم و جمعیت عزادار در رفت و امد بودند و روضه خوانها مشغول روضه خوانی .ناگهان فریاد و همهمه ای بلند شد .به دنبال ان عده ای در حدود بیست نفر در حالی که به سر و سینه می زدند حسین حسین گویان وارد چهارسو شدند و پس از چند دقیقه توقف به سرعت از در شرقی چارسو خارج شدند و به طرف تکیه بیگلر بگی(جوانشیر) رفتند.من هم با چند نفر از هم سن و سالان به دنبال انان روان شدیم تا از ماجرا اگاه شویم .معلوم شد که چون شهربانی حرکت دسته های سینه زن را در داخل شهر ممنوع کرده بود این جوانان که سر پر شوری داشتند خواستند به شهربانی ثابت کنند که عاشقان امام حسین (ع) از تهدید و ارعاب نمی هراسند .این بود که بی اعتنا به اخطار شهربانی که هر دسته سینه زن باید در تکیه خود عزاداری کنند و خارج نشوند از حسین خانه حرکت کرده و با سرعت از عباسیه گذشتند و به چارسو رسیدند از انجا به تکیه (جوانشیر)و سپس به تکیه حاج داود رفتند .ما هم وارد تکیه حاج داود شدیم .انان با فریاد حسین حسین می کردند و بر سر می زدند .همه جوان بودند تا خواستند از در دیگر تکیه حاج داود خارج شوند مواجه با در بسته شدند .زیرا رئیس شهربانی به نام سروان قطبی از قضیه اگاه شده بود . او هم سروان محمد اسماعیل اسفندیاری نایب شهربانی (معاون)را با عده ای آژان باطوم به دست برای دستگیری سینه زنان فرستاد .سینه زنان وقتی تکیه را مسدود دیدند به داخل تکیه برگشتند و به آژان ها حمله کردند .یکی از انان به نام (مهدی پسر عبدالحسین با نام خانوادگی زواری)چند سیلی به نایب شهربانی زد .نیروهای کمکی از شهربانی رسید و همه را دستگیر کردند و به شهربانی بردند.

اما در شهربانی بیش از یک شب نماندند روز بعد بی انکه پرونده ای تشکیل شود با سفارش تلفنی یکی از متفذان شهر همه ازاد شدند .در حالی که چندی قبل یکی از روسای شهربانی که تازه به ساوه امده بود عده ای را به جرم ایستادن در میدان (انقلاب) با خواری به شهربانی فرستاد و در انجا شلاقشان زد که چرا ایستاده اند و او را تماشا می کنند که در وقایع سال ۱۳۲۸ خواهد امد.