دکتر اصغر نصیری | كاريزمايي كه ديگر نيست
كاريزمايي كه ديگر نيست
عروج ملكوتي امام خميني (ره) به خاطر تاثيرگذاري او در انقلاب و تحولات پس از آن در ايران بي ترديد قطعه مهمي از تاريخ اين كشور محسوب مي شود كه مورخان و تحليل كنندگان نمي توانند فارغ از اين قطعه تاريخي، ايران قبل و بعد از سلسله پادشاهي را تبيين و از اثرات انقلاب اسلامي چشم پوشي كنند.
تصویر امام در ذهن و زبان تمام اندیشمندان، سیاستمداران، حاکمان و متفکران و سیاسیون جهان نمي تواند یکسان و مشابه باشد. انتظار اینکه دشمنان انقلاب اسلامی چهره واقعی و تاثيرگذار امام خميني (ره) را در طول دوران رهبري انقلاب به درستي ترسیم کنند، اندکی بیهوده است. با اين وجود عظمت امام در بررسی تحلیلها، مصاحبه ها و تالیفهای شماري از بیگانگان هم به چشم مي خورد و آنها نتوانسته اند دامنه تاثيرگذاري تاريخي او را ناديده بگيرند.
امام خميني (ره) در زمانه اي انقلاب اسلامي را راهبري و انديشه هاي ويژه در مورد حكومت داري را عرضه كرد كه دو مكتب زمینی لیبرالیستی و مارکسیستی سيطره خود را بر جهان گسترانيده بودند و اين باور را ترويج مي كردند كه راه حكومت داري از رهگذر اين دو مكتب مي گذرد و فضاي تنفس براي ساير مكاتب و خارج از اين قاعده سرانجام مطلوبي ندارد. اما در همين زمان بود كه امام پايه گذار انقلاب اسلامي شد و جهان را با بهت و حيرت روبرو كرد.
به نظر مي رسد شخصیت امام خمینی (ره در انقلاب اسلامی بايد فراتر از نقش رهبري ديده شود ،جه اينكه او با صداقت، صراحت ، شجاعت، سازش ناپذیری، ازجان گذشتگی، صلابت، قاطعیت،عشق به اسلام، مقام عرفانی، وارستگی، شخصیتهای والای علمی و فقاهتی و زندگی ساده ، تصويري به دست مي داد كه فراتر از نقش رهبري يك نهضت وانقلاب بود .
رهبري انقلاب اسلامي توسط امام خميني (ره) نه يك پديده اتفاقي و ناگهاني بلكه نتيجه ۱۵ سال كار بي وقفه سياسي، عقيدتي و سازماندهي بوده است، بخشي از تاريخ كه در نگاه تحليل گران بدان به صورت جدي ديده نشده است.
رهبر انقلاب همانگونه که در دوران فروپاشی سلطنت پهلوی از مردم و تکریم شخصیت و منزلت اجتماعی آنان سخن میگفت و آنان را از حقوق خویش آگاه میکرد، پس از پیروزی انقلاب نیز به عهد خود با ملت خویش وفادار مانده و آنان را تا آنجا منزلت بخشید که مردم و آرای مردم را «میزان» خواند.
در جايي براي حاكمان ياد آور مي شود “آن چه مهم است ضوابطی است که در این حکومت باید حاکم باشد که مهمترین آنها عبارت است از اینکه متکی به آرای ملت باشد، به گونهای که تمامی آحاد ملت در انتخاب فرد و یا افرادی که باید مسئولیت و زمام امور را در دست بگیرند، شرکت داشته باشند؛” و در جايي ديگر اشاره دارد “اینجا آراء ملت حکومت میکند، اینجا ملت است که حکومت را در دست دارد. و تخلف از حکم ملت برای هیچ یک از ما جایز نیست و امکان ندارد.”
سخن پاياني
جاذبه ماندگار امام خميني (ره) به هيچ وجه محدود به ايران يا جوامع شيعه خاورميانه نيست. تعداد بي شــماري از مسـلمانان در آسيا و آفریقا با گرمي و اشــتياق با پيام همبستگي او همراه شده اند. تصاوير او را مي توان بر ديوار روســتاها از مومباسا در كنيا تا مانيل در فليپين مشاهده كرد.
امام خميني (ره) كه در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ قيام خود را از قم براي پيروزي انقلاب اسلامي آغاز كرد دل در گرو كودكان آن روز داشت تا بالنده و آگاه شوند و با مطالعه تاريخ بفهمند و بدانند كه بايد در بهمن ۵۷ دودمان نظام ستمشاهي را در هم پيچند. ۱۱ سال بعد در شامگاه ۱۳ خرداد به ملكوت اعلا پيوست و به آسمان پر كشيد و مردم تشييع با شكوهي از او در تاريخ ثبت كردند.
ارتحال امام خميني (ره) موجب حزن و اندوه جامعه بزرگ ايران و ساير ارادتمندانش در ساير كشورها شد. فقدان رهبري كاريزماتيك او در جامعه امروز ايران به شدت احساس مي شود، در بیست و نهمین سالگرد ارتحال او فرصتي است تا بار ديگر به دستاورد هاي انقلاب بنگريم و بدانيم چه كرديم و چه راهي پيش روي ما است.
عروج ملكوتي رهبر انقلاب اسلامي بر پيروان، ارادتمندان و دلدادگان او تسليت باد.
اصغر نصیری