شعراز سیدمصطفی بشیری|شعر فطرت پاک|شاعران ساوه
یک زمان در آسمان بودیم ما در بهشت جاودان بودیم ما
مثل آدم بیخیال آب ونان آدمی جنب مکان بودیم ما
در میان حوریان زاغ چشم عاشقی بلبل زبان بودیم ما
شرق تا غرب چنان گل بود.لیک محور روی باغبان بودیم ما
فارغ از عرفان ودین وفلسفه باخدا درگفتمان بودیم ما
حرف هامان نغز بود و دلپذیر کی رکیک وبددهان بودیم ما
فطرتی پاک و مقدس داشتیم پاک مثل قدسیان بودیم ما
از ستم های خدایان زمین واقعا که درامان بودیم ما
شمر ان سرهای بی پیکر نبود باشهیدان هم عنان بودیم ما
هرکه بود از قیدوبند آزاد بود کی اسیر این وآن بودیم ما
گرکه آدم سیب را دندان کشید از چه محروم از جنان بودیم ما
حالیا هستیم محبوس زمین کاشکی در آن زمان بودیم ما
دربیان حق بشیری بی هراس
همچو آ ب جو روان بودیم ما