شعراز سیدمصطفی بشیری|شعرقرص خواب آور|شاعران ساوه
شب است وسر زدن ماهتاب تکراری است چه قدر حرف تو وعشق ناب تکراری است
هجوم وحشی موج ونجابت ساحل به پیش دلهره های حباب تکراری است
زیاد فکر نکن دانه های این خرمن به زیر لاشه ی این آسیاب تکراری است
به غیر دیدن مویت که شد حرام به من اشاره ی نگهت در حجاب تکراری است
طبیب داده مرا بس که قرص خواب آور خروس.خسته وتکثیر خواب تکراری است
هزار بار به دنیا خساب پس دادم دگر به روز قیامت حساب تکراری است
بشیری از سحر پشت کوه مانده بگو
که آسمان وشب و مهتاب تکراری است