شعراز سیدمصطفی بشیری|شعر خوش رقصی|شاعران ساوه
با نوای رباب می رقصد با کمی پیچ وتاب می رقصد
نه فقط بی حجاب.رقصان است در خفا باحجاب می رقصد
تا شود خرد دانه ی کوچک گرد خود آسیاب می رقصد
شاعری باسروده ی دگران پشت میز خطاب می رقصد
چاپلوس وقیح وفرصت جو درحضور جناب می رقصد
شده عادت براش خوش رقصی چون زعهد شباب می رقصد
در محیطی که نیست ضابطه ای شیخ همراه شاب می رقصد
دزد اموال عام. بی وحشت از حساب وکتاب می رقصد
ساعتی چون کتاب می خوانی پشه ی لاکتاب می رقصد
جنبش گیسوان اوست مگر موج برروی آب می رقصد
در کف من بشیری این خامه
باغزل های ناب می رقصد