
شعر در مورد ریا |شعر در مورد تزویر|شعر در مورد فریبکاری|شاعر سید مصطفی بشیری
ادم ها رو ار روی ظاهر قضاوت نکنید نصف اینایی که خدا رو قبول دارن خدا قبولشون نداره
پای خم محتسب و مست چه غوغا کردند بر سر وجه می اشوب در انجا کردند
جام را ریخته ابریق و سبو بشکسته تا سحر عربده جو باده به مینا کردند
عشوه ی ساقی مجلس همه را بی خود کرد که از ان نشئه زپا قید خرد وا کردند
مسجدی را که نمودند خراب اهل نماز جای ان باده کشان میکده بر پا کردند
بس که شستیم به می جامه ی تزویر و ریا اهل تقوی قدح می طلب از ما کردند
عاشقان رفته به بازار عمل نامه سیاه دل خود با گهر اشک مصفا کردند
دامن پیر خرابات گرفتند شبی با دلی سوخته تا صبح خدایا کردند
شد بر افروخته از شعر بشیری زاهد تا که مستان همه دعوت به مدارا کردند