شعر در مورد زندگی

شعر در مورد سختی های زندگی

شاعر سید مصطفی بشیری

 

چیست این مردن و این زنده شدن/پی یک لقمه ی شادی زغم اکنده شدن/باز کن پنجره ای رو به سپیده/تا هوای دگری تازه کنیم

 

 

چیست این دلهره ها /زخم روح و خوره ها /چیست این مردن و این زنده شدن

پی یک لقمه ی شادی زغم اکنده شدن/من شبیه سگ ولگرد هدایت شده ام

توی شهر برهوت/سایه ی سرد سکوت/نیست انگار کسی/نفس هم نفسی

سایبانم شده دیوار فرو ریخته ی عشق و امید/ به کجا کار من و این دل نومید رسید

السلام ای دل خونبار و شهید

دست من نیست از این دخمه ی ظلمانی تن /برهانم خود را

تا به رویای رهایی برسانم خود را/چیست این دلهره ها/ زخم روح و خوره ها

. …………………………………………………..

باز کن پنجره ای رو به سپیده/ تا هوای دگری تازه کنیم

کورسویی مگر افتد به شیستان اتاق / تا از ان گرم شود بستر خاموش اتاق

نان و عشقی بخوریم/ نامه ها را چو کبوتر ببریم/نه نداریم پر و بال پریدن در باد

رفته پرواز از یاد/ چیست این دلهره ها / زخم روح و خوره ها