
وقایع سال ۱۳۴۲ در ساوه |انتصاب ناصر بهبودی در سال ۱۳۴۲ به عنوان نماینده مجلس شورای ملی در شهر ساوه
وقایع سال ۱۳۴۲ در ساوه
انتصاب ناصر بهبودی در سال ۱۳۴۲ به عنوان نماینده مجلس شورای ملی شهر ساوه
در این سال باز برای چندمین بار (ناصر بهبودی) بی انکه رقیب انتخاباتی داشته باشد با توصیه مرکز به نمایندگی ساوه انتصاب شد.
ناصر بهبودی از سال ۱۳۳۴ تا سال ۱۳۵۰ مدت شانزده سال متوالی به عنوان نماینده مجلس ملی این شهرستان بر کرسی نمایندگی مجلس تکیه زد گویی میراث اباء و اجدادی اوست . او در این مدت نمایندگی یک بار در میان مردم ظاهر نشدتا اگر به صورت ظاهر هم که شده خود را به مردم نشان دهد و سخنی بگوید .او یک قدم مثبت برای مردم این شهرستان بر نداشت . صرفا امیال طرفداران خود را اجرا می کرد .کسی اگاه نمی شد که او کی به ساوه می اید و کی می رود . غالب مردم مخصوصا روستاهای ساوه او را نمی شناختند به قول خودش نیازی به مردم نداشت تا وی را بشناسند . قبلا نوشتم برای اولین بار در سال ۱۳۳۴ که نامش را به عنوان کاندیدای مجلس شورای ملی به زبان ها انداختند در میدان شهرداری ان روز (میدان امام خمینی)برای مردمی که امده بودند او را ببینند با بی اعتنایی چند جمله گفت که مضمونش این بود *من نیازی به رای شما ندارم . من نماینده شما هستم شما چه رای بدهید چه رای ندهید مرکز مرا تایید و انتخاب کرده .او درست می گفت چون او انتصاب مرکز بود.
بهبودی به تمام معنی بی خاصیت بود . او فقط مجری عوامل برادران صالحی بود گویی موکل همان چند نفر است البته در مورد سایر نمایندگان مجلس شورا نیز همین وضع حاکم بود . یعنی اگر نماینده مجلس از گروه مخالف و رقیب (صالحی ها)یعنی امیر حسینی ها بود انان هم نماینده مجلس را به مردم تحمیل می کردند . این وضع مردم فلک زده و بیچاره ساوه بود . به هر حال دو گروه (صالحی ها و امیر حسینی ها ) حاکم بر سرنوشت مردم ساوه بودند. کما اینکه سزاوار قمی دستور امیرحسینی ها را اجرا می کرد . انجمن شهر هم همیشه زیر نظر این دو گروه تعیین می شد .روسا و مسئولان شهر نیز وابسته به انان بودند و بی اجازه انان اب نمی خوردند .قبلا در وقایع سال ۱۳۲۹ گفته شد که با افتتاح کارخانه ی برق شادی زایدالوصفی در مردم ایجاد شد اما این شادی زود گذر بود و چند سالی بیشتر نپایید مدیر عامل و سهامداران ان این کار خیر و انسانی را وسیله امیال سیاسی قرار دادند و موجب گرفتاری مردم را فراهم کردند .پیوسته نسبت به قطع برق مردم مخصوصا مخالفان سیاستشان اقدام می کردند .در واقع برق وسیله ای برای پیش برد مقاصد سیاسی گردید و عموم مردم را ناراضی ساخت و نتیجه همان شد که در بهمن ماه سال ۱۳۴۱ وضعی علیه شرکت برق و سهامداران پیش امد که کارخانه برق جدیدی با همت مرحوم علی اکبر ذکائی و حمایت مردم تاسیس شد و همچنین موجب انحلال انجمن شهر در تابستان ۱۳۴۲ گردید که به تفصیل گفته شد .ذکایی در سال ۱۳۵۸ در سن ۵۷ سالگی درگذشت و در امامزاده سید اسحاق ساوه مدفون است.