
وقایع سال ۱۳۴۶ در ساوه |عکس العمل دکتر مهدی حمیدی شیرازی در سال ۱۳۴۶ با دستور رئیس دانشگاه تهران
وقایع سال ۱۳۴۶ در ساوه
عکس العمل دکتر مهدی حمیدی شیرازی در سال۱۳۴۶ بادستور رئیس دانشگاه تهران
نوروز سال ۱۳۴۶ از راه رسید و فروردین هم گذشت . در اردیبهشت ماه بود که پدر بزرگم میرزا یدالله نعمتی دار فانی را وداع گفت و در کنار قبر مادربزرگم (قمر سلطان)مدفون گردید که امروزه هر دو قبر در میان مزار شهدا واقع شده اند.
امتحانات نیمسال دوم طبق برنامه در نیمه دوم خرداد اغاز شد .استادان دروس نیمسال دوم همان استادان نیمسال اول بودند .زیرا دروس دو نیمسال پیوسته بود همه دروس را با موفقیت گذراندم مگر نظم پارسی را که استادش دکتر مهدی حمیدی شیرازی بود و چون در این درس بیش از حد نصاب غیبت داشتم .استاد من و عده ای از دانشجویان دیگر را که مانند من غیبت بیش از حد مجاز داشتند از امتحان محروم کرد.
در روز امتحان نظم پارسی همه در جلسه امتحان شرکت کردیم .دکتر حمیدی وارد جلسه شد و دفتر حضور و غیابش را باز کرد و گفت* فقط دانشجویانی می توانند در درس من امتحان بدهند که غیبتشان بیش از حد مجاز نباشد .اسامی دانشجویانی را که حق شرکت داشتند قرائت کرد مگر نام من و تعدادی از دانشجویان دیگر را. سپس گفت*نام کسانی را که نخواندم از جلسه خارج شوند .از صندلی ها برخاستیم و نزد دکتر حمیدی رفتیم. من گفتم استاد ما دانشجویان شهرستانی اکثر کارمند دولت و معلم هستیم. غیبت ما در کلاس شما خدای نخواسته به علت بی علاقگی یا بی توجهی به درس شما نیست بلکه واقعا برایمان مقدور نیست که در درس شما حضور دائم داشته باشیم و از وی خواهش کردم که اجازه دهد بنشینیم و امتحان بدهیم استاد با این حرف من کمی نرم شد .یکی از دانشجویان گفت * استاد مگر رئیس دانشگاه به همه دانشکده ها بخشنامه نفرستاده است که باید استادان از کلیه دانشجویان امتحان بگیرند و غیبتشان را به حساب نیاورند * دکتر حمیدی با شنیدن این کلام از کوره در رفت و گفت *حالا که اینطور است بروید پیش رئیس دانشگاه و از او بخواهید که خودش از شما امتحان بگیرد . دیگر هر چه خواهش و اصرار کردیم نپذیرفت. خلاصه که با یک حرف نسنجیده و بی جای ان دانشجو از امتحان درس (نظم پارسی) محروم شدیم و در سال اخر دانشکده مجددا این درس را که چهار واحد بود انتخاب کردیم و به کلاس رفتیم و امتحان دادیم . در مهر ماه ان سال از دبستان سلمان ساوجی به دبیرستان دخترانه ثریا انتقال یافتم.