
تضمین غزل امام(ره)|شعر در مورد امام (ره) از استاد ابوالفضل قاضی اسدی
تضمین غزل امام(ره)
شعر در مورد امام (ره) از استاد ابوالفضل قاضی اسدی
عمری مقیم و معتکف خاک این درم
تا پر کنم ز باده گلرنگ ساغرم
یکدم نشد که از در میخانه بگذرم
من خواستار جامی می از دست دلبرم
این راز با که گویم و این غم کجا برم
پیوسته بر لب است مرا گفتگوی دوست
در دل نماند جز به خدا ارزوی دوست
مست انچنان شدم ز شراب سبوی دوست
جان باختم به حسرت دیدار روی دوست
پروانه دور شمعم و اسپند اذرم
امد به گوشم از در میخانه این ندا
کای باده نوش ساغر عرفان ما بیا
بر خوان دمی حدیث گرانبار عشق را
این خرقه ملوث و سجاده ریا
ایا شود که بر در میخانه بر درم
مردم از این خمار تو خمار جرعه ای
بر لب رسان ز باده گلنار جرعه ای
لب تشنه ام ز حسرت دیدار جرعه ای
گر از سبوی عشق دهد یار جرعه ای
مستانه جان ز خرقه هستی در اورم
رسوای عشق یار اگر این زمان شوم
یا قامت خمیده و قد کمان شوم
قاضی بگو به کوی تو گر بی نشان شوم
ببرم ولی به گوشه چشمی جوان شوم
لطفی که از سراچه افاق بگذرم