۲۷آبان به مناسبت شهادت سردار خیبر شهید زین الدین |دکتر طاهر احمدی

۲۷آبان به مناسبت شهادت سردار خیبر شهید زین الدین |دکتر طاهر احمدی

۲۷آبان به مناسبت شهادت سردار خیبر شهید زین الدین


وظیفه خود دانستم چند سطری خاطره. ازملاقات با این شهید بزرگواررا داشته ام؛عنوان کنم.

گمان نمیبرم مزار شهدای هیچ شهری در سطح کشور خالی از شهدای منطقه جزایر مجنون باشد، و یا تیپ و لشکری نیست که در منطقه مجنون ماموریت آفندی و یا پدافندی نگرفته باشد، مجنون کلکسیون شهدای ایران را در خود جای داده،همانگون که فاو و شلمچه بدین گونه اند، مجنون به واقع شیدای سرکشیدن خون لیلی هایی بود که در آنجا حضور می یافتند، و پروانه وار به سمت شمع حقیت میگشتند.

تا مسیر ملکوتی عرش الهی را به پایان می رساندن و به معشوق حقیقی خود رسیده، خودراخالص ازعرفان مینمایاندن.

مجنون آخرین خط مرزی است . در آن مقطع تاریخی از جنگ، برادر روغنی از سپاه تهران مسئول اورژانس جزیره و برادر محمد علی صابر از سپاه ساوه جانشین جناب روغنی و بنده نیز بعنوان بهیار دوره دیده به پایگاه امدادی نزدیک خط مقدم این جزیره اعزام شده بودیم درعصری مه آلود ازجزیره مجنون که امکان دید برای هواپیماهای جنگی عراقی پایین آمده وجزیره مجنون کمترمورد هدف گیری بعثی هاقرارگرفته بود حاضر بودیم.

چندمین روز حضورمان بود، شاید هفتمین روز، در جوار آنها که جز خدا نمی بینند؛ زمان و مکان معنایی ندارد.

در همین لحظات به همراه راننده آمبولانس مستقر در پایگاه امداد که پیرمردی باصفا بود و دو امدادگر، بیرون از پایگاه امدادی زیلویی پهن کرده بالای خاکریز می روم و روبه رو را نگاه می کنم. دریاچه مصنوعی در پای خاکریز و ردیفی از آهن و سیم خاردارکنار هم چیده شده اند. تا چشم کار می کند آهن های کاشته شده در زمین دیده می شود. به خوردن چای و تماشای دریاچه ی ایجاد شده از آب بستن عراقی ها در جزیره دیده می شد. با جمع شدن آب و نزدیکی به جزیره پرنده های خوش صدای جنوب صدای خوشنوازشان به گوش میرسید. با همین زیبایی ها مشغول بودیم .درهمان حین از دور دو نفر از برادران رزمنده با موتور سیکلتی از سوی خط مقدم به ما نزدیک می شد.
هنگامیکه بما رسیدند از موتور پیاده شده و پس از سلام و احوالپرسی با خوشرویی تمام خسته نباشید گرمی گفتند واز اوضاع و احوالمان جویاگشتند، راننده آمبولانس نزدیکتر آمد و با کمال احترام گفت سلام فرمانده، از نوع نگاه و سلام و احوال پرسی ویژه راننده آمبولانس به راننده نزدیک تر شدم و آرام سوال کردم میشناسی؟ با اشاره ای گفت ، کسی که هدایت موتور سیکلت را بعهده داشت مهدی زین الدین است. آن روزها فقط اسمش را به عنوان فرمانده لشگر علی ابن ابیطالب شنیده بودم. فرمانده متواضع وبی ریا” شهید زین الدین”، فرمانده لشگر همیشه پیروز.
ایشان را به صرف چایی دعوت کردیم، با روی باز پذیرفتند.لحظاتی را مهمان ما بودند وپس از چند دقیقه رزمنده همراه این شهید بزرگوار که ظاهرا از معاونین ایشان بودندگفت: پزشکیار پست امداد کدامیک از شماها هست؟
گفتم:من در خدمت شما هستم.
گفت: حدود نیم ساعت قبل زمان ارزیابی خط مقدم تیری مستقیم به پای برادر مهدی اصابت کرده، برای معاینه زیر بار نمی روند ولی شما معاینه ای کنید.
ایشان را به داخل پایگاه امدادی که بازمانده ازسنگر زیر زمینی عراقی ها بود راهنمایی کردم، با نگاه اول از خوشرویی و زیر بار نرفتن برای معاینه تصورم یک زخم سطحی بود. ولی پس از بررسی مشخص شد گلوله ی مستقیم تفنگ نیروهای عراقی به قسمت جلویی ران این شهید بزرگوار اصابت کرده و در قسمت عضلانی آن جای گرفته، خوشبختانه محل اصابت گلوله خونریزی فعالی نداشت ولی امکان خارج کردن تیر نیز با توجه به امکانات محدود پایگاه امداد وجود نداشت لذا تنهااقدام به شستشو و پانسمان محل اصابت گلوله کردم و جهت خارج کردن گلوله به اورژانس مستقر در جزیره که مجهز به همه امکانات از جمله اتاق عمل بود سفارش کردم. تصورم از زخم سطحی به سفارش برای عمل جراحی رسید.
تاقبل ازآن توفیق دیداربا شهید را نداشتم اما درهمان مدت کوتاه شاهد اخلاص، صبروبزرگ منشی ازاین انسان بزرگ بودیم. فردی که درجات تقوا را به کمال رسانده، از بند خود آزاد بوده و خدا محوری را آن چنان که شایسته است به ظهور گذاشته است. فقط چند دقیقه کوتاه دیدار برای دیدن انسان های عارف و بزرگ مرد کافی است، باید فرمانده ی لشگری که به نام علی ابن ابی طالب مزین شده است خاطر ما را به اوصاف علی ابن ابیطالب نزدیک کند.این چنین است که شیعه را باید شبیه شدن به مولا نامید. کدام جنگ از مولا را در خاطر داریم که با وجود تیر به پیکار نپرداخته باشد. همان جا که برای جداکردن تیر رسیده به استخوان از زمان نماز مولا استفاده کردند.
هرگز لحظات شیرین خداحافظی سردار دلاور، شجاع و متواضع از خاطر پاک نشدنی نیست.
درود و سلام بر اروح پاک و طیبه این شهید والا مقام و تمامی شهدای تاریخ اسلام و ایران قهرمان

مدیون همیشگی شهدا- حسن طاهراحمدی.