ایل شاهسون به ایلی گفته می شود در زمان شاه عباس ماضی
نوشته : سلیمان امیری فرد
ایل شاهسون
به ایلی گفته می شود در زمان شاه عباس ماضی به کمک شاه شتافت ویاغیان شاه را سرجایشان نشاند
واژه کلمه شاهسون دقیقا معلوم نیست از چه تاریخی وبه چه منظوری بکاربرده شده است
بعد از به قدرت رسیدن شاه عباس توسط شاهسون ها به اقتدارکامل رسیدن وی طوایف دیگر هم به شاهسون پیوسته ودر زیر سایه این نام بر خود عزت های دادند
از جمله یون سور پاشای سنی مذهب بعد از در خواست از شاه عباس برای کوچاندن ایل خود به ایران پس از آمدن به ایران به ایل شاهسون پیوسته وخود را شاهسون نامید ….در حمله شاه عباس به غرب ایران برای حمایت وپشتیبانی از ایلات غرب ایران در مقابل دولت عثمانی وسنی مذهب های تندرو که توسط عثمانی حمایت می شد بعد از ظفر یافتن بر دشمنان وحمایت از ساکنین قلعه ذهاب لک خان با دو هزار تن به سپاه شاه پیوست وبعد از مدتی در جرکه سپاه شاهسون در آمد
…..در این بین سپاه جان نثاری هم بنام قولورلارکه از اسیران ارمنی ،گرجی و….تشکیل شده بود بعنوان جانثارا شاه خوانده می شدند بعدها توسط بعضی از نویسندگان شاهسون خوانده شده از جمله امامقلی خان
….در جنگ با پرتقالی ها قسمتی از سپاه امامقلی از ترکان جنگ آوری بودند که جسارت وشجاعت آنها در بین همه زبانزد قرار گرفت بطوری که مورد توجه ویژه شاه شد وشاه آنها را مورد رحمت خود قرار داد به آنها شاه پسند ویا شاه سون گفتند در گذر زمان شاهسون وشاه سون بایک نام که همان شاهسون است خوانده شد
لازم به توضیح است اگر ما بخواهیم همه شاهسون ها را با پیشینه ترک بخوانیم فکر کنم به خطا رفته ایم زیرا بعد از آمدن شاهسون ها برای حمایت از شاه درکوتاه مدت خیلی از ایلات طرفدار شاه ترک زبان نبودند به صفوف شاهسون پیوسته ویک سپاه نیرومندی را تشکیل دادند
علت ماندگاری واژه شاهسون در تاریخ بر روی یک ایل بطوری که فرزندان آنها هم شاهسون خوانده می شود باید درتشکیل هسته اولیه آن جستجو کرد
ایلات ساکن در مرکز ایران
الحق اشاراتی را در موضوع ایل شاهسون جناب امیری عنوان کردنند که کمتر کسی به آنها دقت و توجه نموده حتی تاریخ نگاران معروف در این باب کوتاهی نموده اند،
بله طوایفی که آمدنند در این اتحادیه مقدار قلیلی هم از ایلات غیر تورک بودنند منتهی با توجه با اینکه چون رودی وارد دریا شدند،دیگر تمام شکل دریا گرفتند،
آیا میتوان تصور کرد کارکیای لاهیجان که بواسطه حمایت بی دریغش جان شاه اسماعیل و برادرانش را از خطر ترور قطعی نجات داد و شاه اسماعیل پیش وی مشق جنگ میکرد در این جمع عشاق وارد نشده باشد ،مردان قدرتمند تالشی که در سپاه قزلباش حاضر شدند و در چوب بازی شهره آنروز ایلات ایران ،
ضمنا نامگذاری کوه کوپکلو در رشته کوههای خروسلوی موغان یاد آور همین موضوع است ،که گروهی از کردها در اتحادیه ایلی وارد شدند بمنظور حمایت از شاه منتهی پس از قحطی بزرگ که مقدار زیادی از دام را نابود کرد مجبور شدند به موطن اصلی خود برگردنند،سگها آنقدر از لاشه حیوانات خورده بودن که همگی جثه قوی داشتند بنابراین چون فصل کوچ این اقوام از مؤلفان مصادف با فصل سرد بود از سگهای خود بعنوان کشنده سورتمه استفاده کردنند و کوه محل اوتراقشان کوپک لی معروف شد،
شاهسون،به نظر میرسه یک واژه ترکی به معنی ، دوست دار شاه باشه،اینکه درجمع دوستداران شاه صفوی،غیر ترکها هم بودن ،تردیدی نیست.اما اینکه کرد یا تالشی یا لاهیجانی و ارمنی وگرجی را شاهسون خطاب کنیم به نظر یه کم منطقی به نظر نمیاد.
باعرض سلام وخسته نباشید، شاهسون ڪه بیاری شاه عباس رفتند، “اتحادیه شاهسون” محسوب میشوند و ربطے به شه سئون ندارند، شه سئون ازمحبّان حضرت علے،ع، هستندوبرای ترویج مذهب تشیّع جانبازیها ڪردند، دراصل صحرا نشین ودامدار بودند، از قبیله اوغوز ڪه از اورال آلتای روسیه بسمت ترڪیه امروزی وبعدازگذشتن ترڪیه در دشت مغان اردبیل ڪه بسیاروسیع وسرسبز میباشدچادرهای خود را برپا ڪردند… ادامه دارد