شعراز سیدمصطفی بشیری|شعر شرط قرب|شاعران ساوه
شاعرسیدمصطفی بشیری
شعر شرط قرب
ای دل بکوش در طلب ایده آل خویش بیرون بیا ز خلوت خواب وخیال خویش
سر را بنه به راه وصول هدف گرو بگذر ز خود مگر برسی بر وصال خویش
ما را هوای دوست به خاک وخون کشید تا این مرام ماست چه غم از زوال خویش
از آسمان عشق ندا می رسد مدام تا تیز تر کنیم به پرواز بال خویش
ای جاده های دور گر از پا فتاده ایم ما می رویم باز به راه وروال خویش
تا کرد قیامت از غم سنگین وسخت ما گفتیم تا به کوه وکمر از ملال خویش
احوال ما به درد نوشتن نمی خورد بگذار ما شکسته دلان را به حال خویش
تقواست شرط قرب که پیغمبر خدا می خواند او نماز به بانگ بلال خویش
ساعات عمر را تو بشیری هدر مده
آمرزشی بخواه در این سن وسال خویش