شعراز سیدمصطفی بشیری| شعر دیوانه بازی|شاعران ساوه
تازگی ها با دلم دیوانه بازی می کنی آفرین صدآفرین بنده نوازی می کنی
نیست منظورت اگر طرح جدایی بینمان پس چرا تمرین خط های موازی می کنی
بادلم بازی مکن اسباب بازی نیست دل آنچه را با گربه های ناز نازی می کنی
نیستی تنها تو با من در جدال بی دلیل ترکتازی باقشون ترک وتازی می کنی
بعد از آن سرخوردگی ها بعد از آن زهر شکست گفته بودی عشق مان را بازسازی می کنی
می نوازی گاه گاهی با دو صد منت مرا مثل یا حقی ولی شیرین نوازی می کنی
دوستدار تو بشیری شاعر آینه هاست
آن که با او هم گهی دیوانه بازی می کنی