اثار باستانی ساوه امامزاده عبدالله یکی از بناهای تاریخی ساوه تاریخ ساوه در راه ساوه به اصفهان به سمت چپ جاده در دهکده(اوجان)از اراضی (اوه)در چهار فرسخی شهر ساوه گنبدی به چشم می خورد که در زیر این گنبد حرم مطهر...
بیشتر ...
اثار باستانی ساوه امامزاده سید اسحاق از بناهای دیدنی ساوه تاریخ ساوه موقعیت:بنای امامزاده سید اسحاق در ضلع جنوبی شهر ساوه در ابتدای ورودی راه اصفهان به ساوه قرار گرفته است. قدمت:این بنا به نقل از نوشته های...
بیشتر ...
آثار باستانی دیدنی در ساوه مسجد میدان (انقلاب) یکی از بناهای تاریخی ساوه تاریخ ساوه این مسجد با طرح چهار ایوانی ساخته شده و تاریخ بنای ان در هر قسمت متفاوت است .شبستانی که به نام مسجد قرمز معروف است در ضلع شرقی قرار...
بیشتر ...
اثار باستانی در ساوه مسجد جامع یکی از بناهای قدیمی در ساوه تاریخ ساوه بنای مسجد جامع ساوه (جمعه)در انتهای خیابان سلمان ساوجی واقع شده و از نمونه اثار گرانبها دوره اسلامی است و در حقیقت می توان از ان به عنوان...
بیشتر ...
شعر کیخسرو در وصف ساوه شعر کیخسرو برای ساوه در زمان قدیم تاریخ ساوه چون کیخسرو از همدان برخاست و به جانب افراسیاب عزیمت کرد در طلب خون پدرش سیاوش چون به زرقا رسید و این زرقا به زبان عجم اسیفد نام بود نظر کرد با ساوه و قم...
بیشتر ...
مارکوپولو در ایران در زمان قدیم مسافرت مارکوپولو به چین از راه ساوه در زمان قدیم تاریخ ساوه در همین ایام معروفترین سیاح قرن هفتم هجری (قرن سیزدهم میلادی)یعنی مارکوپولو با پدر و عموی خود در سال 669 هجری...
بیشتر ...
فرقه باطنیان (اسماعیلیه)ساوه در عصر سلجوقیان وقایع عصر سلجوقیان در ساوه تاریخ ساوه مقارن این احوال (هنگام اختلاف خواجه نظام الملک(طوسی)وزیر با ملکشاه سلجوقی)کار باطنیان در ساوه نضجی گرفته بود و ایشان جسور شده در...
بیشتر ...
وجه تسمیه ساوه و سابقه تاریخی ان سوابق ساوه در زمان قدیم تاریخ ساوه 1-ساوه یا(ساو)زرخالص شکسته و ریز ریزه،براده طلا،بوته زرگری را گویند.گفته اند به دلیل زمین های پیرامون ساوه به این نام تشبیه شده است 2-می گویند...
بیشتر ...
در حمد و ستایش پروردگار می کنم حمد خداوند کریم نام او الله و رحمن و رحیم خالق عالم خدای لایزال مبدا و سرچشمه فیض و کمال هم احد هم واحد و هم مستعان خالق اجسام و عقل و جسم و جان ایکه بودی اول و اخر نبود هرچه بودی...
بیشتر ...
1_پاپولی = پشت پا زدن 2_پاتیل = جدا کردن پوست اولیه گردو و بادام را پاتیل میگویندو نیز دیگ مسی دهان فراخ که ته ن گرد است 3_پاچال = گودالی که در کوره های اجرپزی و کوزه گری می کندند تا به دهنه ی پایین کوره برسد و از انجا...
بیشتر ...
یک اوستونِی به زبُنِِِ سُوه ای یک داستان به لهجه ساوه ای داستان بُبا و پِسِِر یی ببا و پسر ، از ابادیشون در امدن برن ابادی دیگه . یی خر داشتن .ببا سووار شد پسرش پیاده دنبالش را (ه) ایفتاد .یخورده را(ه) کی برفتن، به یی...
بیشتر ...
اموزش واژه ها و اصطلاحات رایج در گویش ساوه اموزش لغات رایج در گویش ساوه در زمان قدیم بَل= بِل،مخفف بِهِل،فعل امر است از مصدر (هلیدن) یعنی بگذار که در بخش 11 خصوصیات گویش ،توضیحات بیشتری داده شد. اینک یه مثال دیگر از...
بیشتر ...
اموزش واژه ها و اصطلاحات رایج در گویش ساوه اموزش لغات رایج در گویش ساوه در زمان قدیم بِکودن= جستجو کردن،کندن،بحثی را ادامه دادن .مثال= قضیه را کند و کونکن = بحث را طولانی مکن. در واقع(بکودن)همان کاویدن است . مثالی دیگر=...
بیشتر ...
اموزش واژه ها و اصطلاحات رایج در گویش ساوه اموزش لغات رایج در گویش ساوه در زمان قدیم بادِرِنگ= خیار سبز درشت که زرد رنگ شده باشد .شاید باده رنگ باشد .یعنی به رنگ باده ،شراب بادِش کنِی= روده قرمزی که به شکمبه گوسفند...
بیشتر ...
اموزش واژه ها و اصطلاحات در گویش ساوه اموزش لغات در گویش ساوه در زمان قدیم اُتو سور کو ، ها کوفتن = کار بیهوده انجام دادن . معنی (سورکو) و ( هاکوفتن) خواهد امد.(این مصدر مرکب) معنی کنایه دارد. اِور = ابر. اِور و دود =...
بیشتر ...
سیزده بدر سال ۱۳۲۸ یه خانواده ساوه ای در مسجد جامع ساوه شماره : ۱- مرحوم میرزا موسی نگارشی ۲-مرحوم حسن نگارشی ۳-داماد میرزا موسی مرحوم حاج ابولفضل صادقی معتمد بازار ساوه رییس اتحادیه...
بیشتر ...
آموزش واژه ها و اصطلاحات رایج در گویش ساوه اموزش لغات ساوه ای مربوط به زمان قدیم اَل گوش بل گوش = هاج و واج اَلنگه = شیئی درشت و ضخیم و بی تناسب. اِلو = زبانه اتش، (اِلو پاره =کودک شریر = آتشپاره) اَلوار=تیرهای بزرگ...
بیشتر ...
آموزش واژه ها و اصطلاحات رایج در گویش ساوه آموزش لغات ساوه ای مربوط به زمان قدیم آلاخن والاخن = سرگردان،ویلان،کسی که جای معینی برای اقامت نداشته باشد. مثال : برفتم ترن. الاخن والاخن شدم ور گردیدم بیامدم سوه : یعنی...
بیشتر ...
آلمته : فک یا آرواره در قم آلماته می...
بیشتر ...
آلپاووت صفت برای چپاول گری که بی ملاحظه هرچه دم دستش می اید...
بیشتر ...